فهرست شکایت ها علیه عربستان سعودی دراز است و فهرست مدعی ها نیز دراز تر و به چند مایل می رسد، هر کسی که از حملات یازدهم سپتامبر متضرر شده، دندان تیز کرده و چاقویش را نیز تیز می کند؛ از شرکت های مسکن گرفته تا خانواده های قربانیان و شرکت های بیمه و هرکسی که حتی از گرد و غبار انفجارها ضرر دیده یا به لحاظ روحی روانی متاثر شده خواستار غرامت می شود.

سعودی ها همانطور که روشن شده است در تصور اشتباهی درباره حجم جایگاه خود و قدرت نفوذ شان و عمق ائتلاف شان با «دوست»آمریکایی به سر می برند و سلاح ها و ابزارهای تاثیرگذاری مالی و اقتصادی در ایالات متحده در اختیار دارند اما اکنون خودشان را بدون دوست در رویارویی با بزرگترین عملیات«گروکشی»مالی در تاریخ شان و حتی در تاریخ جهان «تنها»می بینند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان »نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در بخش سخن سردبیر در روزنامه رأی الیوم نوشت:به منظور اجرای قانون«عدالت علیه حامیان تروریسم»شرکت های بزرگ وکالت در ایالات متحده آمریکا از یک ماه پیش تهیه عریضه هایی را آغاز کردند که قرار است به دادگاه های آمریکایی ارائه شود تا شکایت هایی برای گرفتن غرامت از حکومت عربستان سعودی، شاهزاده های خاندان حاکم و تاجران و چه بسا شیوخی در کشورهای حاشیه خلیج فارس تقدیم شود، این قانون را مجلس های نماینگان و سنا هفته پیش تصویب کردند و به خانواده های قربانیان حملات یازدهم سپتامبر این امکان را می دهد تا برای گرفتن غرامت از عربستان سعودی به بخش قضایی آمریکا مراجعه کنند.

در دنیا طمع کارتر و فرصت طلب تر از بیشتر شرکت های وکالت آمریکایی وجود ندارند این شرکت به دنبال فرصتی برای محاکمه هر طرفی هستند که در چنگال شان گرفتار شود تا از او گروکشی کرده و ورشکسته اش کنند به ویژه آن که اگر این طرف عرب یا مسلمان،ثروتمند یا وابسته به کشور ثروتمند باشد.

در آمریکا گروهی از وکلای مدافع هستند که آنها را Class Action Lawyers می نامند که در هر شهر یا شهرک دفتر دارند و هر روز از طریق شبکه های تلویزیونی درباره خدمات شان در ارائه شکوائیه گرفتن غرامت، آگهی می دهند و اطلاع رسانی می کنند و شهروندان را فرقی نمی کند آسیب شان چقدر باشند دعوت می کنند که بدون آن که یک دلار به عنوان حق الزحمه بدهند به آنها مراجعه کنند آن هم بر اساس قاعده : No Win No Fee یعنی حق الزحمه از غرامت نهایی در صورت برنده شدن در دعوای قضایی پرداخت می شود و این قاعده شروع به انتقال به انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی کرده است.

مساله غرامت قربانیان یازدهم سپتامبر شکار ارزشمندی برای این «گرگ ها»همانطور که در جهان آنها را توصیف می کنند، است و بعید نمی دانیم که امروز دوشنبه از خواب بیدار شویم و ببینیم که صدها شکایت علیه عربستان سعودی و شاهزاده هایش در چندین ایالت آمریکایی به دادگاه ها ارائه شده است.

خطرناک ترین چیزی که این «واقعه»فاش کرد این است که در ایالات متحده امریکا هیچ گونه «لابی عربی» یا «لابی سعودی»وجود ندارد به رغم آن که عرب ها و به طور مشخص حاشیه نشینان خلیج فارس ثروتمندترین عرب ها در جهان هستند و سرمایه گذاری های آن ها در ایالات متحده آمریکا بیش از دو و نیم تریلیون دلار است اگر نگوییم بیشتر است و عربستان سعودی به تنهایی یک سوم این سرمایه گذاری را از آن خود کرده است، پس آیا این عاقلانه است که در مجلس سنا فقط یک سناتور از صد سناتور علیه قانون یاد شده رای دهد؟آیا می توانیم باور کنیم که «باراک اوباما»رئیس جمهوری آمریکا»که از حق«وتو»ی خود علیه این قانون استفاده کرد در عمل با آن مخالف است و از نفوذ خود و حزبش در دو مجلس استفاده کرده است و نمایندگان و سناتورهای دموکرات را برای جلوگیری از تصویبش بسیج کرد؟ ما این را باور نداریم.وی نماینده ماهری بوده و هست.

سعودی ها همانطور که روشن شده است در تصور اشتباهی درباره حجم جایگاه خود و قدرت نفوذ شان و عمق ائتلاف شان با «دوست»آمریکایی به سر می برند و سلاح ها و ابزارهای تاثیرگذاری مالی و اقتصادی در ایالات متحده در اختیار دارند اما اکنون خودشان را بدون دوست در رویارویی با بزرگترین عملیات«گروکشی»مالی در تاریخ شان و حتی در تاریخ جهان «تنها»می بینند.

واکنش های عربستان سعودی به این گروکشی در ابتدا زبان تهدید و وعده و وعید بود و از آقای«عادل الجبیر»وزیر خارجه عربستان شنیدیم که تهدید کرد صدها میلیارد دلار از سرمایه گذاری های این کشور در صورت تصویب این قانون بیرون کشیده می شود اما این زبان تهدید بلافاصله پس از تصویب قانون فروکش کرد و الجبیر به طور کامل از صحنه خارج شد و در این زمینه هیچ اظهار نظر و حرفی از او نمی شنویم و حتی در دیگر مسائل طی دو هفته گذشته هیچ حرفی به زبان نیاورده است، و البته بهترین کار ممکن را انجام می هد.

مسئولان عربستانی در حال حاضر در حال جمع کردن تعدادی از وزرا ، نمایندگان و فرماندهان امنیتی آمریکایی بازنشسته هستند تا بتوانند یک«لابی»تشکیل دهند که از آنها در برابر این هجمه حقوقی و گروکشی دفاع کنند و این افراد شروع به سفر به ریاض به شکل فردی و جمعی کرده اند تا از فرصت استفاده کنند و کالاهای خود را به قیمتی گران بفروشند، اما چه بسا کار از کار گذشته است.

مساله عجیب این است که مسئولان عربستانی به روزنامه و ابزارهای رسانه ای غول پیکرشان اطلاعاتی دادند که تا حدود زیادی نشان دهنده ساده لوحی شان است بارزترین این اطلاعات این است که این قانون عربستان را هدف قرار نمی دهد بلکه ایران را هدف قرار می دهد اما این مسئولان فراموش کرده اند که ایران که از سه دهه پیش در فهرست سیاه آمریکا قرار دارد و برای محاکمه اش نیاز به صدور این چنین قانون هایی ندارد و آمریکا (با ادعاهایی واهی) بخشی از دارایی ها و ودیعه های مالی این کشور را چند سال پیش مصادره کرده است.

فهرست شکایت ها دراز است و فهرست مدعی ها نیز دراز تر و به چند مایل می رسد، هر کسی که از حملات یازدهم سپتامبر متضرر شده، دندان تیز کرده و چاقویش را نیز تیز می کند؛ از شرکت های مسکن گرفته تا خانواده های قربانیان و شرکت های بیمه و هرکسی که حتی از گرد و غبار انفجارها ضرر دیده یا به لحاظ روحی روانی متاثر شده خواستار غرامت می شود.

مساله «یاسین قاضی» شهروند سعودی را در نظر بگیریم که دادگاه های آمریکایی وی را به اتهام حمایت از تروریسم و کمک به گروه القاعده بعد از هر مدتی برای محاکمه به دادگاه می کشاندند. این مساله 13 سال قبل آغاز شد و هنوز تمام نشده است و برای صاحبش میلیون ها دلار هزینه و فشار روانی در پی داشته است که نمی توان قیمت آن را تعیین کرد آن هم به دلیل طمع وکلای مدافع و سرسختی شان.شیوه آنها استفاده از تمام توپخانه های حقوقی سنگین است که در چنته دارند و تو را در برابر دو گزینه قرار می دهند: یا ورشکستگی یا بالا بردن پرچم سفید که در این صورت حکمی که می خواهند را یا صادر می کنند یا تحمیل می کنند یا آن که در فرسایش مالی در صورت اصرارت بر ادامه کار غرق می شوی.

تدابیر حقوقی را حداقل در حال حاضر به کناری بنهیم و درباره اقداماتی بپرسیم که حکومت عربستان سعودی در رویارویی با این هجمه غیرقابل پیش بینی در سرسختی اش توسط هم پیمان آمریکایی استراتژیک «سابق» که شنیع ترین انواع خدعه ها و خیانت ها را علیه عربستان از خود نشان داد،می تواند انجام دهد.

پیش از پاسخ به این پرسش باید بگوییم که این یک نبرد است و «مادر نبردها»ست و باید با قدرت و سرسختی با آن مقابله کند زیرا دیپلماسی پس از آن که مساله حقوقی ویژگی سیاسی گروکشی به خود گرفته چندان فایده ای ندارد به همین دلیل این اقدام ها را به عربتسان پیشنهاد می کنیم:

نخست:رهبران عربستان سعودی با «دشمنان»خود آشتی کرده و در سریع ترین زمان ممکن از جنگ یمن با کمترین خسارت ها بیرون بیایند و به اشتباه ها و گناهان فاجعه بار خود اذعان کنند و موضع خود را در بحران سوریه مورد بازنگری قرار دهد و آغوش خود را به روی عراق و ایران باز کنند.

دوم: عربستان سعودی نیازمند یک «لابی»برای کسب هواداری عرب ها پیش از آمریکایی هاست آن هم از طریق موضع گیری های میهنی جدید است که ملت ها را پیش از حکومت ها به سمت خود جذب کند.چهره عربستان در جهان عربی بسیار بد است و حتی بدتر از چهره اش در جهان غربی است و هر کسی غیر از این را بگوید خودش را فریب می دهد.

سوم: بسیج کشورهای حاشیه خلیج فارس پشت سر خود برای قطع ارتباط پولی همه آنها با دلار و قیمت گذاری هر بشکه نفت بر اساس واحدهای پولی دیگری غیر واحد پول آمریکا.

چهارم: توقف همه معامله ها با دلار آمریکا به منظور دوری گزیدن از مرکز پرداخت های آمریکایی که مقرش در نیویورک است و همه این معامله ها و انتقال ها و پرداخت ها از طریق آن صورت می گیرد.

پنجم: خارج کردن همه سرمایه ها و اوراق بهادار به شکل تدریجی از ایالات متحده آمریکا.

ششم:به گار گیری کانون های وکلا مدافع بین المللی با هماهنگی حکومت های عربی که شهروندان آنها و زیرساخت های شان به دلیل دخالت های نظامی آمریکا متضرر شد مانند لیبی، عراق،یمن و سوریه و نیز افغانستان و محاکمه دولت آمریکا برای گرفتن هزاران میلیارد دلار به عنوان غرامت برای خانواده های قربانیان و ویرانی مادی که این کشورها متحمل شدند.

هفتم: توقف هر نوع هماهنگی با دولت آمریکا درباره تولید و قیمت گذاری نفت،همانطور که طی چهل سال گذشته انجام داده بود.

هشتم: بستن پایگاه های آمریکایی در منطقه و توقف هر نوع هماهنگی امنیتی و اقدامات مبارزه با تروریسم با واشنگتن.

پیشنهاد ما و این مواردی که گفتیم به معنای آن نیست که حکومت عربستان سعودی به آنها عمل کند یا می تواند به آنها عمل کند اما فقط یک«نقشه راهی»در وسط میدان های مین آمریکایی و غربی است که می توان آن را به شکل کلی یا جزئی مدنظر قرار داد یا به طور کلی به آن بی توجهی کرد.ما وظیفه داریم که تحلیل و اجتهاد کنیم زیرا ما در برابر خوانندگانی که از ما و برادران ما هستند و همیشه با آنها در یک اردوگاه هستیم،مسئولیم.

عربستان سعودی در برابر جنگ خشنی قرار دارد که ایالات متحده آمریکا علیه اش اعلام کرده و بعدها مساله به حکم قانون نیازمند آن است که همه بایگانی های سازمان اطلاعاتش و وزارت کشورش را در برابر وکلای مدافع و محقق ها در این مسائل باز کند تا اسناد مربوط به تروریسم و حملات تروریستی سپتامبر و کسانی که در آنها دست داشتند را ارائه کند.این قانون حامی مالی و مجری و شرکت کننده در حمایت مالی یا تحریک کننده یا هر کسی که به شکل مستقیم یا غیر مستیم کمک کرد و به عاملان حملات خدماتی ارائه کرد را تحت پیگرد قرار می دهد.

ما بر این باور نیستیم که مسئولان عربستان به ما و امثال ما عرب ها گوش می دهد و این به ما ضرری نمی رساند و ما هرگز به دنبال گوش دادن آنها نیستیم ، آنها به «نصیحت های» افرادی مانند«دنیس راس»و «مارتین اندیک» و «چاس فریمن» و مشاروه ها و توصیه های آنها گوش می دهند و نوش جان شان و خواهیم دید که این کشور را به کجا هدایت می کنند و از خدا می خواهیم که به ما و به آنها عمری بدهد تا نتایج را ببینیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.