مبارزه با فساد در هر جامعه، مستلزم بررسی بسترهای اجتماعی آن است. برای آسیب شناسی اجتماعی این موضوع با دکتر قرایی مقدم، جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه، در خصوص ابعاد جامعه شناسانه وضعیت فعلی آسیب های اجتماعی و فساد به گفت و گو نشستیم.

دکتر امان الله قرایی مقدم در تبیین علل شیوع و گستردگی فساد در جامعه به خبرنگار جماران گفت: «علت واقعی مفاسد شایعی چون رشوه خواری، حاکم بودن ذهنیت مادی بر جامعه است. معنویات کمرنگ شده، ارزش ها و هنجارها فرو ریخته و اعتقادات و باورهای دینی ضعیف شده است. امروزه در زندگی هر فرد، حرف اول را مادیات می زند. خبرگزاری ها و روزنامه ها، خط فقر را دو میلیون و پانصد هزار تومان عنوان کرده اند. این مسئله، زمینه ساز حرکت به سمت رشوه گیری و دزدی است. علاوه بر این مسئولان ما دقت و کنترل لازم را ندارند. تخلفات افرادی چون مرتضوی، مرتضی رفیق دوست، جزایری و خاوری نشان داد که کنترل اجتماعی ضعیف است. به عبارتی آنومی و بی قانونی در جامعه حاکم است.

بنا بر نظر جامعه شناسان، از قرن شانزدهم به بعد، مادیات بر اذهان مردم حاکمیت دارد و رفتار، کردار، اعتقادات، دین و مسلک آن ها را تشکیل می دهد. امروزه حتی در ازدواج، معیارهای مادی غلبه دارد و متأسفانه عشق هم مادی شده است. دین، مذهب، ارتباطات و زندگی بر محور مادیات می چرخد. بعضا برخی افراد خود را به خاطر اتومبیل گران تر می فروشند. وقتی شما چیزی را به صورت اقساطی خریداری می کنید، در واقع ساعات و اوقات زندگی تان را می فروشید تا بتوانید قسط آن را بپردازید. امروزه پول اصل است و می خواهیم با زیورآلات و تجملات خود را مطرح کنیم. اشیائی چون لوستر و قالی سرور ما شده اند.»

وی اعتقادات راستین و مذهبی را یکی از عوامل بازدارنده فساد دانست و افزود: «یک عده به دلیل معتقدات مذهبی قوی به سمت این گونه مفاسد نمی روند. مثلاً امام با سادگی زندگی می کرد. اما آیا امروزه در میان مسئولان، شاهد چنین چیزی هستیم؟ چه کسانی ماشین چند میلیاردی سوار می شوند و ماشین ها و ویلاهایشان را به معرض نمایش می گذارند؟ سپس ادعا می کنند ما این گونه زندگی می کنیم تا نشان دهیم یک کشور ثروتمند هستیم! این مسئله و ضعف فرهنگ و اعتقادات، دست به دست هم می دهند و باعث می شوند فرد به سمت دزدی و رشوه خواری برود.

قرایی مقدم با ابیان اینکه «اعتقادات مذهبی برای جلوگیری از فساد لازم است، اما کافی نیست. به تأثیر عمیق مادی شدن بر آدمیان اشره کرد و افزود: «عده ای علیرغم اعتقادات مذهبی و ادعای دین داری، به سمت فساد می روند. عواملی چون فرهنگ، شخصیت، تربیت و محیط نشو و نمو بر مفاسد تأثیرگذار هستند و چون کنترل و نظارت لازم وجود ندارد، به این مفاسد دامن زده می شود. در ژاپن یک وزیر اقتصاد به علت رشوه گیری یکی از کارمندان جزء خود خودکشی می کند یا رئیس جهمور کره جنوبی استعفا می دهد چون یک کارمند او نامه سفارشی نوشته است».

این کارشناس علوم اجتماعی ضمن اشاره به از بین رفتن قبح فساد در جامعه توضیح داد: «متأسفانه قبح فساد در جامعه از بین رفته است. وقتی کاری برای بار اول انجام می شود قبح دارد؛ اما با انجام مکرر، قبح آن کاهش پیدا می کند. یک عمل تا وقتی که ساری و جاری نشده باشد، قبح دارد. افراد برای راه افتادن کارشان با خیال آسوده به رشوه متوسل می شوند؛ چون شاهد برخورد جدی با فساد نیستند. چون می بینند مطابق اسلام دست دزدان و متخلفان را قطع نمی کنند. امروزه وضعیت در جامعه به این صورت است که تخم مرغ دزد را می گیرند، اما به شتر دزد کاری ندارند. مجازات ها بازدارنده نیست. اگر از روز اول با مرتکبان اختلاس های میلیاردی برخورد جدی صورت می گرفت؛ دیگر شاهد تکرار چنین مواردی نبودیم.»

وی در ادامه به خبرنگار جماران گفت: «با وجود از بین رفتن قبح فساد، هنوز مردم در ذهنیت خود فساد را محکوم می کنند. حتی خود مفسدان به زشتی کار خود واقف و از نظر روحی و روانی ناراحت هستند، اما جامعه چنین زمینه ای را ایجاد می کند. وقتی شغل مناسب و درآمد کافی برای جوانان فارغ التحصیل وجود ندارد، رسیدن بدون زحمت به ثروتی کلان، اغواکننده است. تأمین نشدن افراد به لحاظ اقتصادی، عاملی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.»

این عضو هیات علمی دانشگاه دزدی و اختلاس های مسئولان بالادست را عامل فساد پایین دست ها دانست و گفت: «متأسفانه دزدی ها و اختلاس های اخیر مربوط به بزرگان است.

اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی در آورند غلامان درخت او از جای

بی شک فساد مسئولان بر الگوپذیری مردم مؤثر است. آیا حضرت امام خانه آنچنانی داشتند؟ آیا سوار ماشین ضد گلوله می شدند؟ مسئولان زیر ذره بین مردم هستند. مردم ناظران دقیقی هستند. راننده های تاکسی با تحلیل های خود انسان را متعجب می کنند. وقتی مردم شاهد تخلفات مسئولانی چون برخی قضات و مسولان بانک هاو هرچند معدود هستند، با خود می گویند وقتی آن ها چنین می کنند، چرا ما نکنیم؟ کسی را به جرم دزدی کوچک زندانی می کنند، اما مرتکب اختلاس های میلیاردی، چنان که بایسته است، مجازات نمی شوند.»

وی ضمن تأکید بر بیماری فرهنگی جامعه گفت: «بنده معتقدم فرهنگ اهمیت بسیاری دارد. فرهنگ بیمار، فساد را به دنبال خواهد داشت. پیش از هر چیز باید از طریق اجرای قانون، رسانه ها، اساتید و روحانیون فرهنگسازی کنیم. همه در باب این بیماری فرهنگی مقصرند، اما مسئولان تقصیر بیشتری دارند. اگر صاحبان برخی مشاغل خطا کنند؛ جامعه آن ها را نمی بخشد. قاضی، معلم، استاد، پلیس و رهبران از زمره این مشاغل هستند. اگر رهبران یک جامعه فساد کنند؛ جامعه از بین می رود. خطای برخی مسئولیت ها گذشت ناپذیر است و از لحاظ جامعه شناسی، جامعه هیچگاه خطای آن ها را فراموش نمی کند و خواهان مجازات مضاعف برای آن هاست. اگر رهبر یک گروه فاسد باشد؛ فساد شایع می شود. به همین دلیل باید میان فساد مسئولان و زیردستان تمایز قائل شویم و اگر کسی که در رأس امور است خطا کرد؛ او را به اشد مجازات برسانیم.»

این جامعه شناس در مورد تأثیر اصلاح ساختار فساد در جامعه بر فرهنگ سازی و نظارت صحیح تأکید کرد و گفت: «برای از بین بردن ساختار فساد باید مسئولان الگوی جامعه باشند. متأسفانه مسئولان ما واعظ غیر متّعظ هستند. به مردم پیشنهاد می کنند، اما خود عمل نمی کنند. رعیت تابعی از بالادست خود است.»

وی به اصلاح سیستم از بالا تأکید کرد و افزود: «اگر بالا خوب، پاک و سالم باشد؛ در پایین شاهد فساد نخواهیم بود. قطعاً اصلاح از بالا مهم تر است، اما مقصودم این نیست که خطاهای کوچک را نادیده بگیریم. باید همزمان به فرهنگ سازی در میان مردم عادی بپردازیم. مسئولان باید الگو باشند؛ چون مردم از بالا دستی خود تبعیت می کنند. نباید تصور کنیم مردم در جریان امور نیستند. مردم هشیارند و بزرگان زیر نظر آن ها هستند.»

وی ادامه داد: «الگوپذیری از فساد اقتصادی مسئولان و غلبه ذهنیت مادی، سطح پاکدستی در جامعه را کاهش داده است. امروزه اخلاق هم مادی شده است. خانواده، اعتقادات مذهبی، محل زندگی و محل نشو و نما عواملی هستند که می توانند به فرد کمک کنند تا از تفکر مادی فاصله بگیرد.»

قرایی مقدم مجازات مفسدان و فرهنگ سازی را نخستین راهکار و اقدام عملی علیه فساد دانست و خاطرنشان کرد: «باید از خانواده و کتاب های درسی، خصوصاً دوره ابتدایی آغاز کنیم. امروزه جوانان با ادبیات، موسیقی، هنر و معرفت اخلاقی بیگانه اند. این موارد همه می تواند بازدارنده فساد باشد. اشعار فارسی ایران اشعار معنویت، دین، اخلاق ارزش ها و سنت هاست.»

وی اصلاح اوضاع اقتصادی را به عنوان گام بعدی معرفی کرد و افزود: «باید به اشتغال زایی و حمایت از تولیدات ملی توجه کرد. وقتی اجناسی چون سنگ قبر، تسبیح و سجاده از چین وارد می کنیم؛ به بیکاری و فساد دامن می زنیم. مقام معظم رهبری بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند، اما متأسفانه توجه لازم به فرمایشات ایشان صورت نمی گیرد. بیکاری ام الفساد است. وقتی بیکاری آمد، طلاق و جرم و آسیب می آید. تا بیکای را رفع نکنند؛ هیچ چیز درست نمی شود. در جامعه شناسی هر پدیده به چندین عامل متصل است و باید به همه آن ها توجه کرد.»

این جامعه شناس یکی از پیامدهای منفی فساد را اشاعه بی اعتمادی در جامعه در رابطه دولت ـ ملت دانست و تصریح کرد: «فساد مسئولان، بی اعتمادی عمودی به وجود می آورد و به تبع، این بی اعتمادی به صورت افقی یعنی در سطح مردم به مردم هم گسترش پیدا می کند. اعتماد عمودی و افقی با هم رابطه دارند. وقتی اعتماد بین ارباب و رعیت نباشد؛ اعتماد بین مردم هم کم می شود. اعتماد مهم ترین و اساسی ترین عنصر سرمایه اجتماعی است. این بی اعتمادی به دولت و ملت لطمه می زند. وقتی بی اعتمادی باشد، اقتصاد جلو نمی رود و جامعه به رشد و توسعه دست پیدا نمی کند. جامعه از لحاظ روانی و فرهنگی دچار بیماری می شود. اعتماد یک اصل است. وقتی مردم به دولت اعتماد نداشته باشند؛ سرمایه گذاری نمی کنند و اقتصاد شکوفا نمی شود. تولید، کارایی و بازدهی جامعه پایین می آید. دولت غیر از مردم، سرمایه ای ندارد. شعار همیشگی بنده این است که حکومت بر مردم فقیر افتخار نیست، بلکه حکومت بر مردم غنی و مرفه ارزشمند است.»

وی انصراف ندادن از یارانه ها را یکی از مصادیق بی اعتمادی مردم به دولت دانست و گفت: « آیا در کشور فقط سه میلیون نفر به یارانه نیاز ندارند؟ بنده کسی را می شناسم که علیرغم داشتن چند خانه هنوز یارانه می گیرد. علاوه بر ضعف دولت در شناسایی نیازمندان واقعی، علت دیگر این مسئله بی اعتمادی مردم به دولت، کمرنگ شدن معنویات و عدم پایبندی به جامعه است. دولت باید برای این افراد مجازاتی سنگین و بازدارنده در نظر بگیرد. اینکه آن ها را به پس دادن سه برابر یارانه دریافتی محکوم کند، مجازاتی کافی و اثربخش نیست. این ها بیت المال و حق الناس است. خوردن حق الناس جرم به حساب می آید.»

قرایی مقدم علت پاره ای از مفاسد را ضعف قوانین عنوان کرد و افزود: «سهم بزرگی از فسادهای موجود، به گردن قوانین است. گاهی خود قانون، جرم زاست. به عنوان مثال چرا دولت گمرک سیگار را زیاد نمی کند؟ یکی از راه های جلوگیری از مفاسد، تجدید نظر در قوانین است. قانون به خودی خود یک کاغذ است و جنبه پراگماتیستی و عملی آن اهمیت دارد امروزه همه جا حرف از مبارزه با فساد است، اما اقدامات قانونی و عملی چندانی دیده نمی شود.»

این جامعه شناس صرف نظر از اثرات اقتصادی فساد، بر اثرات سیاسی آن تأکید کرد و گفت: «فساد مسئولان عامل نارضایتی سیاسی است. فاصله بین مردم و حکومت را زیاد می کند و بنیان حکومت را هدف قرار می دهد. به تعبیر ابن خلدون، وقتی حکومت از حال مردم غافل شد، فرو می ریزد؛ بنابراین، باید به حال مردم رسیدگی شود.»

وی بر ضرورت شفافیت علیه فساد و راه اندازی پایگاه اطلاع رسانی قراردادهای دولتی تأکید کرد و گفت: «علت بسیاری از مفاسد عدم شفافیت است، اما به اجرایی شدن آن امیدی نیست. زیرا صاحبان نفوذ مانع شفاف سازی خواهند شد. این ها همه شعار است. قانون های مشابهی وجود دارد که در پی ایجاد شفافیت بودند. از زمانی که به خاطر دارم، قانون «از کجا آورده ای؟» وجود داشت، اما آیا اجرایی می شود؟ این قانون ها اجرا نمی شوند؛ چون پای عده زیادی به میان خواهد آمد؛ وگرنه آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟ پیش از هر اقدامی باید جلو صاحبان نفوذ گرفته شود. درد کشور ما این است که هنوز صاحبان نفوذ در آن حرف می زنند. قانون نباید بین بانفوذ و بی نفوذ تمایز قائل شود. باید شفاف سازی، روشنگری، آزادی بیان و حمایت های قانونی اعمال گردد و قوانین به درستی اجرا شوند. قضات چشمشان را برای کسی نبندند و برای کسی باز نکنند. باید افراد با صلاحیت بر سر کار بیایند. فرهنگ سازی صورت بگیرد؛ و الا با شعار دادن و وضع قانون، کاری از پیش نمی رود. ما قوانین زیادی داریم، اما این قانون ها فقط روی کاغذ است. این امر زمینه نارضایتی سیاسی را فراهم می کند. مسئولان باید قانون و مقررات را رعایت کنند تا الگوی خوبی برای مردم باشند. مردم از رهبرانشان تبعیت و الگوبرداری می کنند.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.