مهدی حاضری

پایگاه اطلاع رسانی جماران: روز جمعه نهم آبان ماه 1393 توفیقی دست داد تا در معیت حجت الاسلام والمسلمین سیدحبیب­ الله موسوی رئیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) - دفتر قم، آیت ­الله سیدضیاء مرتضوی مدیر دانشنامه امام خمینی(ره) و چند تن دیگر از دوستان شرفیاب محضر آیت ­الله العظمی یوسف صانعی بشویم. فردی که مورد عنایت حضرت امام بود و این روزها در بستر بیماری است و بحمدالله علیرغم بحرانی بودن شرایط، وضعیت جسمانی ایشان بهبود یافته و انشاالله به زودی سلامتی کامل خود را باز می­یابند. دیدار با ایشان حواشی جالبی داشت که مناسب می­دانم به برخی از آنها اشاره کنم.

با توجه به آنکه محل ملاقات با ایشان جماران تهران بود، ابتدا لحظاتی در حسینیه جماران حضور یافتیم. حسینیه­ ای که معطر به عطر حضرت امام بوده و یادآور دوران آن پیر مراد است.

آیت ­الله سیدضیاء مرتضوی خاطره ملبس شدن خود به لباس روحانیت توسط امام را که جالب و آموزنده بود بازگو کرد. ایشان گفت در تابستان سال 1360 پس از شنیدن خبر شهادت شهید مظلوم آیت­ الله دکتر بهشتی علیرغم آنکه هیچ­گونه تصمیم قبلی و تدارکی نداشتم تصمیم گرفتم ملبس شوم. لذا لباس تهیه کرده بدون هیچ­گونه آشنایی و هماهنگی با کسی روانه جماران شدم. در نزدیکی حسینیه جماران درب منزلی را کوبیده و از آنان خواستم اجازه دهند در آنجا لباس بپوشم. در آنجا ملبس شده و عمامه خود را در دست گرفته در کنار کوچه ایستادم. در آن روز حضرت امام با طلاب و روحانیون دیدار داشتند. مرحوم آیت ­الله محمدرضا توسلی رئیس دفتر امام متوجه حضور من شده و پرسید برای چه اینجا ایستاده ­ای؟ گفتم می­خواهم به دست مبارک حضرت امام ملبس شوم. گفت بسیار خوب است، بیا برویم. در مسیر مرحوم حاج احمد آقا خمینی هم مرا دید و تشویق کرد. به همراه آقای توسلی به داخل حیاط منزل امام وارد شدیم. هنگامی که حضرت امام می­خواستند به سمت حسینیه تشریف ببرند آقای توسلی موضوع را به ایشان گفت و ایشان با دست خود عمامه بر سر من گذاشتند و آقای توسلی هم یک پانصد تومانی هدیه به من داد.

پس از لحظاتی توقف در حسینیه و پذیرایی شدن توسط حجت الاسلام والمسلمین قبادی مدیر حسینیه جماران به همراه ایشان و آقای سیدرحیم میریان به سمت بیت آیت­ الله حسن صانعی که محل ملاقات با آیت­ الله العظمی یوسف صانعی هست، راه افتادیم. در مسیر حجت الاسلام والمسلمین مسیح بروجردی هم به جمع ما ملحق گردید.

شاگرد برجسته حضرت امام با خوشرویی ما را به حضور پذیرفته و از عنایت خداوند و تلاش بی­ وقفه کادر پزشکی یاد کرد و به عنایت بزرگان حوزه حضرت آیت­ الله العظمی لطف­ الله گلپایگانی و حضرت آیت الله العظمی سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی اشاره کردند که تماس گرفته و اظهار لطف کردند. این موضوع برای من بسیار جالب بود که فردی چون آقای صافی که اختلاف سنی بالایی با ایشان داشته و از جایگاه بسیار والایی در بین مراجع عظام تقلید و علما و بزرگان حوزه برخوردار هستند علیرغم مشغله فکری بالا از این امور غافل نیستند و این درسی برای ما طلاب است، خصوصاً افرادی که غافل بوده و خدای ناکرده تحت تأثیر جو مسموم و هجوم بد اندیشان به این حضرات جسارت می­کنند. ایشان همچنین از عیادت آیت ­الله اکبر هاشمی رفسنجانی، حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی، نماینده ویژه رئیس جمهور و معاون اول ایشان و برخی از وزرا و معاونین به ویژه وزیر محترم بهداشت و درمان، حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی و دیگر اعضای بیت امام و آیت­ الله سید محمد موسوی بجنوردی و ... یاد کرده و تشکر کردند.

آیت­ الله العظمی صانعی در ادامه از خدمات حضرت امام یاد کرده و بیان داشت یکی از خدمات بزرگ حضرت امام پرورش انسان­هایی پاک و زاهد است که من در این چند روز با مواردی مواجه شده ­ام که تاکنون خبر نداشته­ ام. ایشان بیان داشت من خبر نداشتم در منزل برادرم ماشین لباسشویی وجود ندارد و من اکنون که مزاحم ایشان شده ­ام و از ایشان درخواست کردم اجازه دهید لباس­های خودمان را بشوییم، گفتند بدهید بیرون بشویند چون من ماشین ندارم. در حالی روزانه میلیاردها تومان پول و اموال بسیاری در اختیار ایشان قرار می گیرد و حتی ما یک ماشین لباسشویی تهیه کردیم که اجازه نصب آن را ندادند. مورد دیگر آیت ­الله هاشمی رفسنجانی است که فرزندم سعید برایم گفت وقتی برای بازدید به منزل ایشان رفتم، دیدم وسایل ایشان همان مبل و وسایل قدیمی است و خدمتکاری در منزل نیست در حالیکه شأن ایشان ایجاب می کند افراد زیادی برای خدمت در بیت ایشان حضور داشته باشند و همسر ایشان چای درست کرده و فرزندشان از میهمانان پذیرایی می­کند. مورد دیگر خاطره ­ای بود که از زبان وزیر متعهد و مخلص دولت جناب آقای قاضی ­زاده هاشمی نقل کردند. آقای قاضی ­زاده هاشمی در عیادت از آقای صانعی می­گوید خطبه عقد ازدواج مرا حضرت امام و آیت الله حسن صانعی خواندند. زمانی که خطبه جاری شد از حضرت امام درخواست تبرکی کردم. آقای صانعی گفتند حبه­ ای قند بردارید و من باقیمانده قندهای داخل قندان را در جیبم خالی کردم. آقای صانعی گفتند قند منزل حضرت امام همان قند سهمیه کوپنی است و شما ملاحظه ایشان را بکنید.

در همین هنگام یار صدیق و باوفای حضرت امام کسی که حضرت امام او را از دوستان باوفای خود خوانده و توصیفات منحصر به فردی را در وصف ایشان به کار برده است و در یک کلام امین حضرت امام. آیت­ الله حسن صانعی به جمع ما اضافه شدند. ایشان در این جلسه بر خلاف نوع جلساتی که وی را دیده بودم بسیار شاداب و سرحال بوده و از بدو ورود شروع کردند به ذکر خاطراتی از حضرت امام که حیفم آمد آنها را برای دیگران بیان نکنم.

اول ایشان از پاکی و صفا و اخلاص جناب آقای سیدرحیم میریان که عمری را در خدمت امام و بیت امام سپری کرد، گفته و بیان داشت آقای میریان از افراد بسیار نزدیک و مورد عنایت مرحوم آیت­ الله سیدجلال الدین طاهری اصفهانی بودند که به درخواست مرحوم حاج احمدآقای خمینی برای حضور در حلقه اول حفاظت از جان حضرت امام از اصفهان به تهران آمد و بیش از سی سال است صادقانه در خدمت امام و بیت امام بوده و من شهادت می­دهم علیرغم آنکه امکانات زیادی در اختیار ایشان بوده است تاکنون دیناری برای خود برنداشته و مورد عنایت و توجه ویژه حضرت امام هم بوده است. آیت ­الله حسن صانعی سپس اشاره کرد به صبح روزی که حضرت امام را برای انتقال به بیمارستان آماده می­کردند و گفت آن روز من وارد اتاق شدم دیدم آقای میریان مشغول پوشاندن لباس اتاق عمل به تن حضرت امام بود و حضرت امام پس از ورود من به داخل اتاق از ایشان خواست از اتاق بیرون بروند و مطالب مهم و اسراری را به من فرمود که من با خود خواهم برد و به احدی نمی­گویم.

آیت­ الله حسن صانعی سپس خاطراتی از نخستین روزهای طلبگی خود و مهاجرت به قم به اتفاق آیت ­الله العظمی صانعی بیان داشت و گفت برای عمل کردن به روایتی که در کتاب آداب المتعلمین نقل شده است مبنی بر قرار دادن علم در گرسنگی و غربت، درآن دوران چقدر گرسنگی و غریبی کشیده ­اند و بیان داشت من همه این امور را مقدمه­ ای می­دانم برای به ثمر نشستن زحمات اخوی مکرم حضرت آیت­ الله یوسف صانعی و از خدمات برادر به امام و انقلاب گفت.

آیت ­الله صانعی در ادامه به عنایت ویژه حضرت امام به مرحوم آیت ­الله پسندیده اشاره کرد و گفت می­توانم با جرأت بگویم آقای پسندیده در نزد امام به لحاظ احترامات جایگاه منحصر به فردی داشت که احدی به پای ایشان نمی رسید. ایشان در ادامه به جریان تبعید آیت ­الله پسندیده به شهر انارک نائین اشاره کرد و بیان داشت در آن ایام به اتفاق مرحوم آیت ­الله موسوی قافله باشی برای دیدار از آقای پسندیده و دیگر تبعیدیان به شهر انارک رفتیم. در آنجا مواجه شدیم با کثرت بسیار زیاد هدایا و تحفی که افراد دیدار کننده برای آقایان آورده بودند. ایشان به ویژه از شهید محراب مرحوم آیت ­الله محمد صدوقی امام جمعه یزد یاد کرد که در آن ایام خدمات زیادی به آنها کرده و نگذاشته بود به آقایان بد بگذرد. ایشان می­گفت آن زمان آنقدر هدایا زیاد بود که جدای از پذیرایی مفصل از میهمانان بخشی از آنها را بین مردم توزیع کردیم.

آیت الله صانعی همچنین از آیت­ الله سیدضیاء مرتضوی تمجید و تجلیل زیادی نموده و بیان داشت ایشان عالم متعهد و فقیه پرتلاشی هستند و خدمات ایشان به یاران امام در دوران عسرت و سختی فراموش نشدنی است.

مهدی حاضری

10/8/93

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.