بانوی ایرانی چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی با تمسک به تعالیم عالیه اسلامی، آگاهی و شجاعت مثال‌زدنی در همه مراحل به ثمر رسیدن انقلاب و پس از آن در جنگ تحمیلی هشت ساله در صحنه‌های مختلف حتی در میدان‌های رزم و خطوط مقدم جبهه، حضور فعال و مؤثر داشته است.

امام خمینی (س) در تأیید نقش این قشر عظیم و نقش آنها در انقلاب و صحنه‌های مختلف در کشور فرموده‌اند:

"آنچه که در ایران بزرگتر از هر چیز بود، تحولی است که در بانوان ایران حاصل شد. بانوان ایران در این نهضت و انقلاب سهم بیشتری از مردان دارند و امروز هم که در پشت جبهه‌‏ها مشغول فعالیت هستند، سهم آنها بیشتر از دیگران است و در تربیتی که اشتغال دارند، چه تربیت کودکانشان و چه تربیت خردسالانشان و چه تربیت‌هایی که در کلاس‌ها و جاهای دیگر مجالس دارند، باز سهم بزرگی در این انقلاب دارند. عواطفی که در بانوان هست مخصوص خودشان است؛ در مردها این عواطف نیست و لهذا، آن چیزی که در پشت جبهه از روی عواطف از بانوان صادر می‏‌شود، بیشتر و بالاتر و ارزنده‌تر است از آن چیزی که از مردها صادر می‏‌شود. به موجب عواطفی که بانوان دارند، آنها برای جبهه‌ها کارهای بسیار مفید انجام داده‏‌اند و انجام می ‌دهند" (صحیفه امام، جلد 14، صفحه 355)

عالی‌ترین جلوه‌های ایثار و مقاومت زنان شجاع ایرانی در دفاع از شهرها و نقاط مرزی درگیر در جنگ، خصوصا [وقایع خرمشهر در جنگ و ] حصر آبادان ثبت شده است. زنانی که گویی ترس را از یاد برده بودند و فرار از دشمن برایشان مفهومی نداشت و بر این عقیده بودند که تا آخرین حد توان باید برابر دشمن ایستاد و ایستادگی‌هایشان خاطرات مجاهدت‌ها و فداکاری‌های زنان مجاهد صدر اسلام را زنده کرد. امام(س) در مقام ایشان فرمودند:

"بانوان از صدر اسلام _ در صدر اسلام _ با مردان در جنگ‌ها هم شرکت داشته‌اند. مقام زن والاست. عالی‌رتبه هستند. بانوان در اسلام بلندپایه هستند. ما می‌بینیم و دیدیم که زنها، بانوان محترمات همدوش مردان بلکه جلو مردان در صف قتال ایستادند. بچه‌های خودشان را از دست دادند و شجاعانه مقاومت کردند." (صحیفه امام، جلد 6، صفحه 300)

مسجد جامع خرمشهر شاهد و گواه بسیاری از مجاهدت‌های بانوان ایرانی است. از همین مسجد بود که برای ساختن سنگرها به نقاط حساس این شهر اعزام می‌شدند، محافظت از انبار مهمات و رساندن آنها به رزمندگان، جلوه‌ای از شهامت و شهادت‌طلبی‌شان بود که به رزمندگان دلگرمی و عزم راسخ‌تر می‌بخشید. برخی از زنان رزمنده تا آخرین روزهایی که منجر به آزادی خرمشهر شد، در شهر ماندند؛ تا جایی که با اصرار رزمندگان از شهر خارج شدند. کار آنها تنها حفر و ساختن سنگر و تهیه غذای رزمندگان نبود. آنها با گذراندن تعلیمات نظامی در سطح ابتدایی در خط مقدم تا آزادی خرمشهر جنگیدند. اینها همه برای رزمندگان دلگرمی بود. امام خمینی(س) در رابطه با این نقش مهم زنان مبارز می‌فرمایند:

"درود بر شما شیرمردان و شیرزنانی که با بسیج عشایر و ارسال کمک‌های مالی و همکاری‌های دیگر، چه در خط مقدم جبهه و چه در پشت جبهه، موجبات دلگرمی رزمندگان دلیر ما را فراهم ساخته و پشتوانه محکمی برای جنگجویان و وسیله‌ای برای کشف و خنثی کردن توطئه‌های دشمنان ما گشته‌اید." (صحیفه امام، جلد 16، صفحه 296)

در آبادان با شروع تهاجم به این شهر مقاوم، زنان، شجاعانه و داوطلبانه به یاری نیروی سپاه و بسیج شتافتند و در همه کارها و جزئیات، از ساختن مواد آتش‌زا گرفته تا تدارک وسایل و مایحتاج رزمندگان و امداد و درمان مجروحین مستقیما حضور فعال داشتند و پس از شکست حصر آبادان هم حاضر به کوچ از این شهر جنگزده و ویران نشدند و پا به پای مردان در آبادانی دوباره آبادان، سنگ تمام گذاشتند. آنچه از مجاهدت‌های زنان رزمنده آبادانی در یادها و خاطره‌ها بسیار ذکر شده، روحیه شهادت‌طلبی این زنان مجاهد است.

امام خمینی (س) در بیان شهادت‌طلبی بانوان رزمنده فرمودند:

"می‌دانید که جوان‌های ما شهادت را می‌خواهند و از ما گاهی وقتها که من ملاقات می‌کنم، گاهی بعضی‌شان قسم می‌دهند، بعضی از خانم‌ها قسم می‌دهند شما دعا کنید که ما شهید بشویم، و من دعا می‌کنم که آنها ثواب شهید را ببرند و پیروز بشوند."(صحیفه امام، جلد12، صفحه 242)

آمنه وهاب‌زاده یکی از زنان رزمنده‌ای که از نخستین روزهای جنگ در اعزام به جبهه‌ها حضور داشتند، در این مورد در کتاب "خرمشهر در جنگ طولانی" می‌گوید: "روز دهم جنگ، همراه 300 نفر از خواهران به جبهه اعزام شدیم. وقتی به ماهشهر رسیدیم، بعضی همانجا ماندند و من همراه بقیه راهی خط مقدم شدم. آن زمان خط مقدم، خرمشهر و آبادان بود. این مدت همراه دکتر چمران بودیم و چون ایشان و همسر گرامی‌شان قبلاً به ما آموزش چریکی داده بودند، حتی قرار شده بود همراهشان به لبنان هم برویم. خرمشهر که سقوط کرد، ما تا پشت کشتارگاه عقب کشیدیم و در بیمارستان ولی عصر (عج) مستقر شدیم. چون خرمشهر خالی از سکنه شده بود، از ما نیز خواستند تا شهر را ترک کنیم. ما جزء آخرین نفراتی بودیم که از خرمشهر خارج می‏‌شدیم. بعدها در عملیات ثامن الائمه و بیت المقدس شرکت کردم. در والفجر یک شیمیایی شدم... هفت بار مجروح شدم. پای چپم ترکش خورده و تا به حال سه بار عمل شده و احتمالاً آخر هم قطع خواهد شد..."

در کتاب "نقش دفاعی زنان در جهان"، بانوی رزمنده "نوشین نجار" می‌گوید: "گونی‌ها را پر از شن می‌کردیم و در نقاط حساس خرمشهر می‌چیدیم. شب‌ها روی پشت بام مسجد جامع با اسلحه نگهبانی می‌دادیم و هر چند ساعت یکبار پست خودمان را عوض می‌کردیم."

اما جلوه‌های حضور زنان در جبهه‌ها به همین رشادت‌ها ختم نمی‌شود. یکی دیگر از این نقش‌ها، کار مهم پرستاری و امدادرسانی به مجروحین و رزمندگان بود. یکی از زنان رزمنده‌ای که در حماسه مقاومت خرمشهر حضور داشته است؛ می‌گوید: "در آن روزها خواهران دو دسته بودند، عده‌ای برای مهمات‌رسانی تعیین و تعدادی هم برای امدادگری راهی بیمارستان شدند. ما به بیمارستان رفتیم. پشت سر هم مجروح می‏‌آوردند. دست و پاها و بدن‏‌های پاره پاره، که در پتو و حصیر پیچیده شده بودند. اوایل جرأت نمی‏‌کردیم به آن‏ها دست بزنیم؛ ولی کم‏ کم عادت کردیم. خواهران هر کار نیاز بود، می‏‌کردند، از تخلیه مجروحین و پرستاری تا کار در آشپزخانه و نگهبانی از بیمارستان. امکانات بسیار کم و مختصر بود. مجبور بودیم سِرُم‏‌ها را به میخ آویزان کنیم، روز به روز وضع بدتر می‌شد... آب و برق نبود و آب از شط می‏‌آوردیم و یا شستشو را کنار شط انجام می‏‌دادیم. این باعث شد که آب، عده ‌ای از خواهران را تا وسط شط ببرد... که تعدادی از آن‏ها غرق شدند..." (کتاب خاک، خون، حماسه به قلم شیرین علی گلمرادی)

در گیر و دار همین رویدادهای مستقیم، زنانی هم به اسارت رفتند و به مقام والای آزادگی نائل شدند. "فاطمه ناهیدی" آن روزها دختری 24 ساله بود که پس از فارغ التحصیلی در رشته مامایی، با سفر به مناطق محروم، می‌کوشید تا در این عرصه آنچه می‏‌تواند، انجام دهد. در یکی از همین سفرها، در شهر بم، خبر جنگ را شنید و عازم جبهه شد. خیلی زود نام او در سیاهه اولین کسان و اولین زنانی که به اسارت عراق درآمدند، ثبت شد. او و هم‌بندانش، معصومه آباد 17 ساله، مریم بهرامی و حلیمه آزموده، 40 ماه در اسارت به سر بردند. در دوران اسارت 17 روز تمام اعتصاب غذا کردند؛ تا آنان را از زندان سیاسی الرشید به اردوگاه‏‌های مخصوص اسرا ببرند. برادران اسیر هم باورشان نمی‌شد که آنان بتوانند تحمل کنند. سرمشق اسرا بودند؛ با حجابشان، کلامشان و استقامتشان.

فعالیت دیگری که از زنان کمتر بازگو و گفته شده، نقش فرهنگی زنان در جبهه‌ها و ثبت لحظه‌های ناب ایثار و شهادت بوده است. در کتاب "مثنوی کربلا در کربلا" یاد و نامی از این زنان شده است. خانم خدامرادی یکی از خبرنگارانی است که در طول جنگ عکس‌‏هایی به یادماندنی تهیه کرده است. وی در این مورد می‌گوید: "اوایل انقلاب ویزیتور روزنامه اطلاعات بودم. بعد از مدتی خبرنگار شدم. اواخر شهریور 59، وقتی عراق به زادگاهم کرمانشاه حمله هوایی کرد، جهت تهیه عکس و گزارش به سمت کرمانشاه رفتم... بمباران، مدرسه پسرانه‏‌ای را به خاک و خون کشیده بود..." (سایت شاهد)

و نیز بسیاری از خاطرات جالب این روایتگران بصری جبهه‌ها که همگی خواندنی است.

آنچه گفته شد البته تنها نقش بخشی از زنان بود که حاضر در میادین نبرد بودند اما خیل عظیمی از زنان در پشت جبهه نقش حمایتی و روحیه بخشی به سربازان اسلام را به درستی محقق کردند. امام خمینی (س) زمانی که تنها شش ماه از آغاز جنگ گذشته بود در سخنرانی 59/12/28 فرمودند:

من وقتی در تلویزیون می‌بینم این بانوان محترم را که اشتغال دارند به همراهی کردن و پشتیبانی کردن از لشکر و از قوای مسلح ارزشی برای آنها در دلم احساسم می‌کنم که برای کس دیگری نمی‌توانم این طور ارزش قایل بشوم. کارهایی که آنها می‌کنند یک کارهایی است که دنبالش توقع اینکه یک مقامی داشته باشند، یا یک پستی را اشغال کنند، یا یک چیزی از مردم خواهش کنند، هیچ این مسائل نیست. بلکه سربازان گمنامی هستند که در جبهه ها باید گفت: مشغول به جهاد هستند و ما اگر فایده‌ای از این جمهوری اسلامی نداشتیم الا همین حضور ملت به همه قشرهایش در صحنه و نظارت همه قشرها در امور همه، این یک معجزه ای است که جای دیگر من گمان ندارم تحقق پیدا کرده باشد. و این همه یک هدیه الهی است که بدون اینکه دستهای بشر در آن دخالت داشته باشند، خدای تبارک و تعالی به ما اعطا فرموده است. و ما باید قدر این نعمت را بدانیم؛ و اقتدا کنیم به این زن‌ها و بانوان و بچه‌های پشت جبهه و آنهایی که در خود شهرهای مخروبه و نیمه مخروبه حاضرند. ماها باید از از اینها اخلاق اسلامی و ایمان و توجه به خدا را یاد بگیریم". (صحیفه امام، جلد 14، صفحه 203 و 204)

اما امروز پس از گذشت بیش از دو دهه از جنگ تحمیلی بر همه ماست که بنا بر تأکید حکیمانه حضرت امام خمینی (س) همه درس‌ها و تلاش‌های این زنان شجاع و اسوه را که نه تنها در آن سال‌های سخت، بلکه پس از آن و تاکنون نیز ادامه دارد، پاس داشته و به رسایی و زیبایی هرچه بیشتر به نسل جوان منتقل کنیم. باشد که گشاینده و انگیزاننده تلاش‌ها و ایثارهای اجتماعی آنان در روزگار ما باشد؛ که حفظ این روحیه و ارزش‌های دفاع از میهن، نیاز همیشگی سرزمین ماست.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.