در آینده ای نه چندان دور تولید نفت به نقطه ای خواهد رسید که دیگر پاسخگوی اقتصاد جهان نمی تواند باشد. همین امر دولت ها را به فکر یافتن جایگزینی برای نفت انداخته است. در میان رقبای نفت، گاز از همه پر طرفدارتر است. هرچند به دلیل ماهیت گاز امکان انتقال آن بدون احداث خط لوله دشوار خواهد بود. امری که به پیوند بیش از پیش جغرافیا و سیاست با اقتصاد منجر شده است.

جماران- داوود احمدی: در رابطه با علل و عوامل آغاز و تداوم بحران سوریه سخن‌های زیادی گفته شده است. این درگیری‌ها مفاهیم تازه‌ای را در خاورمیانه خلق کرد. در این میان گروه‌های ناشناخته‌ای مانند داعش با رفتارهای عجیب‌شان در صدر اخبار هستند؛ رفتارهایی که القاعده را به گروهی میانه‌رو در مقایسه با داعش تبدیل کرده است. از آغاز بحران سوریه نقش برخی دولت‌های منطقه‌ای مانند قطر، ترکیه و عربستان در حمایت از مخالفین آشکار است. مانند هر پدیده ی سیاسی دیگری می‌توان از دیدگاه‌های گوناگونی به تحلیل این ماجرا پرداخت. عربستان سالخورده می‌کوشد تا بر منطقه سیطره پیدا کند. ترکیه در رویای احیای عثمانی ست و قطر این کشور کوچک حاشیه ی خلیج فارس می‌خواهد تا با کمک ثروت اقتصادی‌اش مانند میزبانی جام جهانی برای خود قدرت و اعتبار منطقه‌ای هم بخرد. اما شاید بتوان این حمایت‌ها را از منظر اقتصاد و تأثیری که بر سیاست می‌گذارد نیز بررسی کرد. در کشورهایی که اقتصاد و سیاست‌شان بیشتر بر اساس فروش نفت و انرژی شکل گرفته است. بی‌شک در این نوع تحلیل نیز مسئله ی تأمین کننده ی انرژی بودن حرف نخست را می‌زند.

براساس نظریه «نفت در نقطه اوج» هر سال «میزان تولید نفت» به اندازه‌ای افزایش می‌یابد. این روند افزایش تولید هر سال بیشتر می‌شود. تا به نقطه ی اوج افزایش تولید می‌رسیم. از آن نقطه به بعد تولید افزایش پیدا می‌کند اما هر سال «میزان افزایش تولید» کمتر می‌شود. تا به زمان کاهش تولید می‌رسیم و آرام آرام نفت جایگاه خود را در بازار جهانی انرژی از دست می‌دهد. بر همین اساس باید به فکر جایگزینی برای نفت بود. بیشتر رقبای نفت هزینه ی تولید بالایی دارند. اما در این میان گاز شرایط متفاوتی دارد. میادین گازی هم دست نخورده‌تر باقی مانده‌اند و هم ارزان‌تر از سایر جایگزین‌های نفت به شمار می‌روند. علاوه بر این گاز هم پاک‌تر است و هم بازدهی بیشتری از نفت دارد. با این اوصاف شاید این سؤال پیش بیاید که چرا همین امروز گاز در بازارهای جهانی جایگزین نفت نمی‌شود؟ علت آن در نام همین محصول نهفته است. «گاز»، گاز است و انتقال گاز در حال حاضر بدون خط لوله، کاری سخت و پرهزینه است. به همین دلیل است که وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران برنامه‌ای برای جایگزینی گاز به عنوان انرژی مصرفی در داخل کشور دارد. اینکه ما می‌توانیم گاز را در داخل لوله‌کشی کنیم و نفت مازاد را در بازار بفروش برسانیم.

اما برای صادرات گاز حداقل با تکنولوژی که امروز در اختیار داریم نیازمند خط لوله هستیم و خط لوله نیازمند مسیر امن و همکاری‌های بین‌ المللی‌ست. در جهان «روسیه»، «ایران» و «قطر» دارای منابع قابل توجه گازی می‌باشند. این سه کشور در مجموع «بیش از پنجاه درصد» از ذخایر گازی جهان را در اختیار دارند.

اگر کوچکترین خللی در تأمین انرژی ایجاد شود، بزرگترین غول‌های صنعتی جهان زمین می‌خورند و این سقوط هرچه بزرگتر باشد تأثیرش بر سیاست نیز محسوس‌تر می‌شود. به همین دلیل انرژی به یک «مفهوم امنیتی» تبدیل شده است. مفهومی که برای کنترل جریان آن، ناوهای چند هزار تنی به حرکت درمی‌آیند و هزاران کیلومتر را طی می‌کنند تا مطمئن شوند در حرکت انرژی خللی ایجاد نمی‌شود. دولت‌ها روی کار می‌آیند و سقوط می‌کنند. مثلا در سال 1332 آمریکا و انگلستان در کنار هم دولت دموکراتیک دکتر مصدق را سرنگون می‌کنند.

در میان مصرف‌کنندگان انرژی در سطح جهان، ایالات متحده آمریکا همچنان بزرگترین مصرف‌کننده ی نفت است. هرچند می‌کوشد از طریق استفاده از منابع غیرمتعارف سطح واردات خود را کاهش دهد و خود به صادر کننده در جهان بدل شود.

مقام دوم در مسابقه ی مصرف نفت را کشور چین در اختیار دارد. البته اگر اتحادیه ی اروپا به صورت کلی در نظر گرفته شود این مقام به این اتحادیه می‌رسد. پس از چین، کشورهای ژاپن، هند، روسیه و عربستان در رتبه‌های بعدی قرار می‌گیرند. در رابطه با مصرف گاز نیز در جهان هم‌اکنون آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و چین در رتبه‌های اول تا چهارم هستند و جایگاه پنجم را نیز ایران در اختیار دارد.

از هم‌اکنون «تأمین جایگزین» برای نفت نقش مهمی در سیاست دولت‌ها بازی می‌کند؛ چراکه اگر جایگزین مناسب آماده نباشد این امکان وجود دارد که کاهش عرضه و افزایش تقاضا بازار را با شوک بزرگی مواجه سازد.

با توجه به آمارها سه کشور «روسیه»، «ایران» و «قطر» نقش بزرگی در تأمین این جایگزین در آینده خواهند داشت در مقابل بازارهای «اروپا»، «چین» و «هند» نیز مهمترین بازار برای این سه کشور خواهد بود. احتمالا بازار قاره ی آمریکا توسط کانادا و ایالات متحده تأمین خواهد شد.

روسیه برای صادرات گاز خود چه می‌کند؟

با توجه به اهمیت خط لوله در صادرات گاز دولت روسیه تاکنون توانسته است در این زمینه موفقیت‌هایی به دست آورد. یکی از راه‌های صادرات گاز روسیه از طریق خط لوله «یامال_اروپا» است. این خط لوله، گاز روسیه را از شبه جزیره یامال در قطب شمال با عبور از بلاروس و مجارستان به اروپا صادر می‌کند.

خط لوله ی دیگر «بلو استریم» نام دارد. که روسیه از طریق آن گاز خود را به ترکیه صادر می‌کند. اما خط لوله ی گاز «نورد استریم» در نوع خود یک پروژه ی استثنایی ست. این خط لوله گاز روسیه را مستقیما و با عبور از دریا به اروپای غربی می‌رساند. امری که به روسیه علاوه بر منافع سرشار اقتصادی، امکان تنوع گزینه‌های در دسترس برای استفاده از «گاز» در پیشبرد سیاست خارجی خود مقابل اروپا را می‌دهد.

آمریکا و متحدانش می‌کوشند از طریق خط لوله «نابوکو» گاز دریای خزر را به اروپا برسانند و نقش روسیه در بازار انرژی را از این طریق تا حدی مهار کنند. خط لوله‌ای که هزینه ی زیاد و دشواری‌های فراوانی پیش روی خود دارد. قرار است این خط لوله گاز آذربایجان و ترکمنستان را به اروپا صادر کند.

ایران و قطر نیز در پی یافتن راهی برای صادرات گاز خود به اروپا هستند؛ چراکه علاوه بر اهمیت بازار اروپا، این صادرات می‌تواند تبعات مثبت سیاسی نیز برای کشورهای صادرکننده داشته باشد.

به دلیل همین اهمیت سیاسی با فشار آمریکا، ایران از خط لوله نابوکو کنار گذاشته شد اما با طرح «خط لوله گاز اسلامی» ایران توانست راهی برای صادرات گاز به اروپا پیدا کند. قرار است گاز ایران از «پارس جنوبی» به عراق برود و از آنجا وارد سوریه شده و گاز را به دمشق ببرد. سپس از آنجا راهی جنوب لبنان شود تا گاز ایران را به اروپا صادر کند. امری که تمام تفکرات آمریکا برای جلوگیری از صادرات گاز ایران را با شکست مواجه می کند. علاوه بر صادرات گاز و به دست آوردن اعتبار سیاسی در اروپا، چهار کشور ایران، عراق، سوریه و لبنان نیز می‌توانند از طریق یک همکاری اقتصادی پر سود اتحاد میان خود را نیرومندتر سازند. مسئله‌ای که می‌تواند باعث استحکام جایگاه منطقه‌ای ایران شود.

قطر سرمایه‌گذاری عظیمی در گاز کرده است. این روزها رویای ورود به بازار اروپا را در سر می‌پروراند. راه‌هایی که قطر برای صادرات گاز به اروپا دارد با محدودیت‌هایی مواجه است. پیش‌تر گفته شد قطر در فکر ایجاد خط لوله ایست تا پس از عبور از عربستان، عراق و ترکیه راهی اروپا شود. پس از آغاز بحران سوریه و حمایت قطری‌ها از مخالفین برخی کارشناسان این احتمال که قطر در فکر صدور گاز خود از طریق سوریه است را مطرح کردند. در این طرح خط لوله ی قطری از عربستان عبور کرده و به سوریه می‌رسد.

اگر نخواهیم در بند «نظریه توطئه» باشیم. برای قطری‌ها صادرات گاز به اروپا تنها از دو راه «عربستان-عراق- ترکیه» و یا «عربستان- عراق-سوریه» ممکن است. امری که می‌تواند در تحلیل چرایی حمایت‌های قطر از مخالفین بشار اسد به ما کمک کند. آمریکایی‌ها نیز که همواره نگران از ورود گاز ایران به بازار اروپا هستند می‌کوشند مانند زمانی که در نابوکو تمام تلاش خود را برای حذف ایران کردند. این بار نیز مانع از رسیدن گاز ایران به بازار اروپا شوند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.