آیت الله شیخ عزیز الله عطاردی به دیار باقی شتافت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جماران این عالم ربانی پس از تحمل چند سال بیماری ناشی از نارسایی کلیوی عصر امروز در بیمارستان خاتم(ص) تهران چشم از جهان فرو بست.
استاد شیخ عزیز الله عطاردی (1307- قوچان) یکی از محققان برجسته شیعی است که آثارش از چنین ویژگی ای برخوردار است. فعالیت‌های او به صورت فردی بوده و از او به عنوان انسانی سخت‌کوش در عرصه دانش نام برده می‌شود.
آیت الله عطاردی از فضلای اندیشمند، مورخ، محقق و صاحب حدود یکصد جلد کتاب، در زمینه های مختلفی چون مسند برای حضرت فاطمه (ص) و ائمه معصوم (ع) است.
در بخشی از زندگینامه مرحوم آیت الله عزیز الله عطاردی که توسط خود ایشان نگاشته و در مجلدی با عنوان «روایت عشق» منتشر شده، آمده است: براساس شناسنامه من روز پنجم آذرماه سال 1307 در قلعه آقابگلر متولد شده‌ام، پدرم محمد عطاری از عشیره حمزکی و مادرم بانو شیرین از عشیره بادلی بودند و هر دو به زبان کرمانجی سخن می‌گفتند. از کودکی و خردسالی عشق به کتاب خواندن و مطالعه داشتم و همواره با کتاب مانوس بودم، در آن ایام که مقارن با سال 1312 شمسی بودم من کودکی چهار ساله بودم و در مکتب خانه‌های سنتی نزد معلم روحانی دهکده درس می خواندم. پدر و مادر و خویشاوندان و اهل آبادی و معلم مرا با این خصوصیات می‌شناختند، مرا در کودکی که چهار سال داشتم در مکتب گذاشتند و تا سنین دوازده سالگی در مکتب نزد معلمان به تحصیل مشغول بودم، صبح و عصر به مکتب می‌رفتم و نزدم علم درس می‌خواندم. شب هنگام در منزل هم پیوسته کتاب می‌خواندم و تمام اوقات مرا مطالعه و خواندن کتاب فراگرفته بود، درست به خاطر دارم مادرم که خداوند او را رحمت کند و با حضرت زهرای اطهر سلام‌ا... علیها محشور گرداند مکرر می‌آمد و کتاب را از من می‌گرفت. مادرم در هفتاد سال پیش گفت: تو با این عشق و علاقه‌ای که به کتاب داری «آخر دیوانه می‌شوی» آری؛من از روزی که به مکتب رفتم و با کتاب آشنا شدم مطالعه را رها نکردم و روز به روز این عشق و علاقه افزوده گشت. من همه کتاب‌هایی را که پدرم برای من خریدار کرده بود،خواندم و بعد به شهرستان قوچان آمدم و در مدرسه علمیه این شهر در زمره طلاب علوم در آمدم. در قوچان کتاب‌های بیشتری را دیدم و هم چنان به مطالعه مشغول شدم. بعد از مدتی از قوچان به مشهد مقدس رضوی رهسپار شدم و در حوزه علمیه این شهر به تحصیلات خود ادامه داد، در مشهد رضوی با کتابخانه آستان قدس رضوی ارتباط برقرار کردم و کتاب‌های متعددی را در موضوعات گوناگون برای مطالعه انتخاب نمودم. بعد از چهار سال اقامت در مشهد مقدس به تهران مهاجرت کردم و در این شهر مقیم شدم، در کتابخانه‌های تهران هم به مطالعات خود ادامه دادم و تحقیق و مطالعه را رها نکردم. بعد از آن وارد کارهای تالیف، تصنیف و تحقیق متون علمی و تجربه شدم و به شهرستان‌های گوناگونی که در آنها کتابخانه‌های معتبر وجود داشت مسافرت کردم و بعد به کشورهای خارج رهسپار شدم و دنبال مطالعات خود را گرفتم. من اکنون هفتاد سال است کتاب می‌خوانم و تحقیق می‌کنم، ده‌ها هزار کتاب از مخطوط و مطبوع را مورد مطالعه و بررسی قرار داده‌ام که در این کتاب‌ به آن کتابخانه‌ها در ایران و سایر کشورها اشاره می‌کنم. دعوت به کارهای فرهنگی مادرم در سال 1331 برای من اینگونه دعا کردند، و گفتند همگان به شما نیازمند گردند و از تو کمک بخواهند، چند ماه از این جریان گذشت من به تهران مهاجرت کردم و به کارهای علمی و فرهنگی مشغول شدم و در رشته کتاب‌شناسی، تاریخ، حدیث، رجال، جغرافیا، فرهنگ و ادب معلوماتی به دست آوردم و به شهرها و کشورها مسافرت کردم. موسسات و مجامع فرهنگی دانشگاه‌ها و کتابخانه‌ها، رجال علم و ادب، علما و مجتهدان عالی مقام در قم، مولفان و نویسندگان و مراکز علمی در کشورهای اسلامی و غیراسلامی ما را دعوت به همکاری کردند، به هر کتابخانه و موسسه‌ای که قدم می‌نهادم مدیران و محققان و فهرست نویسان پیرامون من جمع می‌شدند و درباره نسخ خطی با من گفتگو می‌کردند. مولفان و محققانی که روی نسخه‌ها کار می‌کنند و یا کارهای تحقیقاتی دارند همواره از من در موضوع کتاب های خطی و کتابخانه‌های داخل و خارج سوال می‌کنند و این ارتباط همچنان ادامه دارد، از سال 1340 تاکنون این روش ادامه دارد. من در طول فعالیت‌های خود میکرو فیلم‌هایی از کتب نادر خطی تهیه کرده‌ام، تعددی از این نسخه‌ها تصحیح و تحقیق شده و به چاپ رسیده‌اند، تعدادی از مولفان و محققان از این نسخه‌ها استفاده کرده و می‌کنند، اینها خود دلیل است که دعای مادر در این موضوع اثر گذاشته و یک مادر روستا نشین این چنین آینده فرزندش را می‌نگریست.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.