پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

تحلیل زهرا شجاعی از منطق و سیاست های فرهنگی مورد نظر امام خمینی درباره زنان:

آموزش های روانشناختی و فرزندپروری برای زنان از بالاترین اولویت آموزشی برای تخصیص اعتبار برخوردار است

آنچه در پی می آید دومین بخش از گفت وگوی خبرنگار جماران با زهرا شجاعی، مشاور رییس جمهور و رییس مرکز امور مشارکت زنان در دولت اصلاحات است که به بررسی وضعیت آموزش زنان در زمینه های تحصیلی و فرزند پروری و همچنین بررسی ساز و کارهای نهاد های مسئول در این زمینه ها با توجه و تأکید امام در این حوزه ها می پردازد.

امام در یکی از سخنرانی های خود درباره تأمین نیازهای علمی و آموزشی زنان می گویند: « براى خانمها، براى برادرها، براى خواهرها، حاصل شده است. و آن احساس وظیفه است که ما همه وظیفه داریم، در مملکتمان وظیفه آموزش داریم؛ آموزش چیزهایى که به دردشان می ‏خورد در دین و در دنیا.» (همان،ج10،ص18) امکان آموزش تا چه حد برای همه زنان به ویژه زنان در مناطق دور افتاده فراهم شده است.

یکی از پیشرفت هایی که دستاورد انقلاب اسلامی است و از بعد از انقلاب اسلامی پیشرفت چشمگیری داشته، توسعه سواد و گسترش پوشش تحصیلی بین دختران و پسران بوده است. تلاش های جمهوری اسلامی برای رفع این موانع یا برخی از باورها یا سنت هایی که در جوامع و مناطق محروم وجود دارد، قابل تقدیر است. در دوره اصلاحات پوشش دختران واجب التعلیم از بیست و چهار درصد به نود و هفت درصد افزایش پیدا کرد. خوشبختانه ما در این بخش مشکل زیادی نداریم. هرچند در بعضی از مقاطع تحصیلی به دلیل عدم عمل کردن به فرمایشات حضرت امام، مشکلاتی وجود دارد

چه مشکلاتی؟

حضرت امام تاکیدی که در بحث آموزش داشتند محدود به آموزش متوسطه نبود و آموزش عالی هم مورد نظر ایشان بوده است چرا که در دوره ای که ورود به دانشگاه برای دختران از جهت عرف جامعه مذهبی ضد ارزش تلقی می شد ایشان تاکید بر ادامه تحصیل بانوان داشتند وحتی بانوان خانواده خود امام هم از تحصیلات عالی برخوردار بودند. نکته ای که در آن زمان مقابله کردند بحث تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها بود و بحث جداسازی کلاس ها مطرح شده بود حضرت امام با این موضوع برخورد کردند و معتقد بودند که فضاهای دانشگاهی نباید با این روش های سطحی و قشری جدا شود. بلکه در محیط های علمی باید زمینه های رشد دختران فراهم شود. برخی از تصمیماتی که در دولت قبل گرفته شد مغایر با اندیشه های حضرت امام بود و حتی اگر ما بخواهیم با تحول زمان و پیشرفت دوران جلو برویم این تصمیمات مغایر با اندیشه های حضرت امام است.

با توجه به تاکیدی که امام خمینی به نقش مادری و تعلیم و تربیت فرزندان توسط مادران داشتند. به ویژه با توجه به آسیب های روانشناختی و اجتماعی که امروز و در سنین مختلف متوجه زنان است و مسوولیت هایی که زن که به عنوان مادر در مسیر فرزند پروری مدیریت امور داخلی خانواده عهده دار آن است؛ این سیاست مورد نظر و تأکید امام خمینی تا چه اندازه اجرا شده است؟

اما چگونه است که ما می توانیم این نقش را در جامعه امروز که یک جامعه متکثر با وجود توسعه بسیار بالای ارتباطات و بالا رفتن سطح آگاهی ها اما در سطحی پراکنده است، دانش و اطلاعات موجود در جامعه را به نسل جوانمان عرضه کنیم؟

به نظر می رسد که باید یک برنامه مشخص با روش ها و شیوه های گوناگون را با عنایت به اینکه سیاست افزایش جمعیت در دستور کار دولت قرار گرفته است، مورد نظر قرار دهیم. آموزش مهارت های زندگی نه فقط در تربیت فرزند بلکه در روابط خانوادگی در روابط بین زن و شوهر با یکدیگر هم باید در مجموعه این بسته آموزشی قرار بگیرد و به این نکته باید توجه کرد که صرف دادن مدرک و آموزش های کلاسیک و دانشگاهی کافی نیست.

امام، آموزش و پرورش را مهمتر از دانشگاه می دانند(صحیفه امام، ج‏19ص189)؛ از طرفی تأثیرپذیری و نقش تربیتی مادر را مهم تر از نقش معلم، پدر واستاد می دانند. در این جا ما با دو نقصان در سیاست های کشور مواجه هستیم؛ نخست آنکه آموزش فرزندپروری به مادران نادیده گرفته می شود؛ از سوی دیگر آموزش های روانشناختی و تربیتی زوجین و مدیریت خانواده، مهارت های زندگی تقریبا در سیاست های دولتی جایی ندارد. آیا اگر قصد داشته باشیم بر مبنای منطق تربیتی بنیان گذار نظام عمل کنیم، این دو نقصان که هر یک می تواند، استرس ها و لطمه های روانی جدی ای بر مادران بار کند؛ نباید جدی گرفته شود؟

من فکر می کنم که دستگاه های فرهنگ ساز کشور اعم از صدا و سیما و دستگاه های هنری مثل سینما، مراکز مذهبی و هنری و... باید به این مسئله توجه کنند و از یک سو نگری و صرف توصیه به زنان برای صبر و تحمل در خانه و رعایت صرفه جویی و پرهیز از تجملات، بکاهند و با توجه به نقش متقابل زنان و مردان با یکدیگر و رعایت حقوق متقابل بین زوجین، مجموعه مطالبی تهیه کنند که از بخش های مختلف با برنامه های متنوع به گوش ما برسد. محدود کردن مطلب به دانشگاه و کلاس کافی نیست و قطعا استفاده از فرصت آموزشی از دوران آموزشی و مدرسه هم موثر و مناسب است، اما چون چنین نیست که، همه ی جامعه و نسل جوان ما موفق به آموزش در دانشگاه ها و تحصیلات عالی باشند، پس باید به شکلی وسیع و گسترده تر به این موضوع پرداخته شود و در قالب مهارت های زندگی در جامعه منتشر شود و این می تواند تا یک مقداری از اختلافات خانوادگی و بالا رفتن آمار طلاق جلوگیری کند.

قاعدتا تخصیص بودجه به این نوع آموزش ها باید نسبت به تخصیص بودجه به وزارت آموزش و پرورش در اولویت قرار گیرد؛ اما آیا اساسا چنین نگرشی در میان سیاست گذاران فرهنگی، اجتماعی، بهداشت روانی و آموزشی کشور دیده می شود؟

من نمی توانم بگویم که چنین نگرشی اصلا وجود ندارد، ولی می توان گفت که توجه لازم به آن دیده نمی شود. حرف های خوبی که در قالب مهندسی فرهنگی کشور و در قالب زندگی در سبک ایرانی اسلامی زده می شود، مطالبی است که قابل توجه است ولی کفایت نمی کند. باید با یک نگاه جامع، عمیق و در عین حال وسیع تر به این موضوع توجه کرد و این نیازمند به سازمان ها و تشکل های فرابخشی است. نهاد هایی مثل سازمان تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهاد فرا قوه ای که باید در ارتباط با موضوع زنان مشغول به کار شوند؛ تا بتواند عزم ملی را در ارتباط با زنان در باره ی این موضوع به وجود بیاورند و که پاسخگویی به مردم را به عنوان یک تکلیف بدانند. تحقق چنین برنامه ای، نیازمند به کار هماهنگ و جمعی است که ما در قالب عزم ملی از آن نام می بریم.

با توجه به اینکه فرزند پروری در وهله اول به عهده مادران است؛ شرایط امنیت روانی و اجتماعی و اقتصادی برای یک مادر تا چه حد فراهم شده است تا در امنیت کامل به پرورش فرزندان خود بپردازد؟

اگر به آمار زاد و ولد در جامعه و یا فاصله بین ازدواج و تولد اولین فرزند توجه کنیم نشان دهنده این است که امنیت لازم چه به لحاظ اجتماعی چه به لحاظ اقتصادی دیده نمی شود و به همین دلیل است که تمایل به فرزند پروری در نسل جوان ما کم شده است. به همین دلیل نگرانی هایی که از وضعیت اقتصادی، فرهنگی و دیگر عرصه ها وجود دارد انگیزه خانواده ها به ویژه مادران را برای پرورش فرزندان از بین می برد.

در میان ابعاد مختلف، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، فرهنگی و .... مهمترین بعدی را که یک مادر به فرزند خود آموزش و انتقال می دهد چیست که مسئولان باید به طور ویژه ای به آن توجه داشته باشند؟

اینکه بتوان مشخص کرد که کدام یک از این ابعاد مهمتر است کار مشکل و شاید نشدنی باشد. علیرغم واگذار شدن بخشی از فعالیت های مادران به خارج از خانه مثل آموزش و بهداشت با دلیل توسعه و پیشرفت هایی که در دنیای جدید در حوزه اطلاعات و ارتباطات فراهم شده است، مادران همچنان مهمترین نقش را در رشد فکری و عاطفی، تامین سلامت و بهداشت فکری فرزند، جامعه پذیری و آموزش های اجتماعی شدن را بر عهده دارند. علاوه بر این ها من فکر می کنم مهمترین چیزی که یک مادر به فرزند خود ارائه می کند در کمال انسانی و ایجاد زمینه هایی را برای رشد کمال عرفانی و معنوی است. با توجه به این جمله امام صادق (ع) که می فرمایند دین چیزی نیست جز محبت، من معتقدم کانال تزریق و انتقال محبت به انسان ها مادر است که خودش سرچشمه عاطفه و محبت و علاقه است. بنابراین انسان هایی که مالامال از دریافت علاقه اند و افرادی هستند که عاطفه مادری را تجربه کرده اند در هر زمینه ای که مشغول به کار و فعالیت هم که بشوند افرادی موفق خواهند بود و در نهایت جامعه دارای انسان های موفق و کاملی خواهد شد. بنابراین من بعد معنوی و عاطفی را مهمترین بعد در ارتباط با مادری می توانم ذکر کنم و از مسئولین هم می خواهم که شرایطی را در جامعه به وجود بیاورند تا مادران بتوانند در آموزش و انتقال چنبن وظیفه ای موفق باشند.

چه نهادهایی این مسئولیت را به عهده دارند تا چنین شرایطی را ایجاد کنند؟

من فکر می کنم این یک مسئولیت مشترک است و نمی توان فرد مشخصی را ذکر کرد. حتی نهاد هایی مثل نهاد های اقتصادی که به ظاهر از این امر دور هستند نیز تاثیر گذارند. این یک مسئولیت مشترک است و درخانواده ها مادر نقش محوری دارد. بنا بر این اگر یک نظام سیاسی برای اداره جامعه تلاش می کند، توجهش به محور و اساس و بنیان جامعه که آن هم مادر است، باید بیشتر باشد و این مسئولیتی است که همه ی نهاد ها درش مشترک هستند البته نقش نهاد های فرهنگی را نمی توان نادیده گرفت؛ چرا که من معتقدم در درجه ی اول نهاد های فرهنگی هستند که این وظیفه و این مهم را برعهده دارند.زهرا شجاعی:

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.