زندگینامه آیت الله میرزا حسن موسوی بجنوردی به مناسبت 19 جمادی الثانی سالگرد در گذشت آن بزرگوار:
ایشان از علمای بزرگ و از چهره های درخشان فقهای شیعه در حوزۀ علمیّه نجف بوده و از شاگردان برجستۀ مرحوم آقا ضیاء عراقی و علامه نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی بوده است. به سال 1315 قمری، یعنی در حدود یک قرن پیش، در یکی از روستاهای شهرستان بجنورد به نام خوراشاه، از خاندانی که علاوه بر شرف سیادت، به پاکی و تقوا شهرت داشتند، متولد شد که نام وی را محمد حسن گذاشتند. نسب او از طریق سید ابراهیم مجاب به امام همام حضرت موسی بن جعفر(ع) هفتمین امام شیعیان می رسد. آقا میرزا حسن دوران کودکی را در کنار خانواده سپری کرد. اما از همان ایام آثار ذکاوت و نبوغ در سیمای این کودک خردسال نمایان بود. از این رو پدرش مصلحت در آن دید تا پس از طی دوران خردسالی به امر آموزش و تربیت وی بپردازد. علاقه وی به درس و آموختن ایجاب می کرد از روستای خود به شهرستان بجنورد آمده و مقدمات را در آنجا فرا گرفته و خود را برای طی مدارج علمی آماده سازد.[
گفتگو با سید محمد موسوی بجنوردی درباره ابعاد شخصیتی و زندگی پدر بزرگوارشان:
پدر من مرحوم آیت الله العظمی آقای آمیرزا حسن موسوی بجنوردی در سال 1310 قمری در بجنورد متولد شد. تا سطح ادبیات و صرف میر را در همان بجنورد خواند. تقریبا در چهارده سالگی آمد مشهد در درس ادیب نیشابوری اول شرکت کرد. میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری (ادیب نیشابوری اول)، استاد ادیب دوم بود که ملک الشعرای بهار در تاریخ فوت او می گوید: «دور ادب نپرورد بهر ادیب تالی / جای ادیب خالی جای ادیب خالی». مرحوم پدرم می گفت: «وقتی درس ادیب نیشابوری اول می رفتم ایرج میرزا و ملک الشعرای بهار و دیگران هم بودند و به درس او می آمدند.» خیلی هم از ادیب اول در تسلطش به ادبیات عرب و ادبیات فارسی تعریف می کرد. پدرم ادبیات و سطح را که تمام کرد فلسفه را پیش مرحوم حاجی فاضل حکیم گذراند. حاجی فاضل حکیم شاگرد حاج ملا هادی سبزواری بود و فقه و اصول را نیز نزد مرحوم میرزای شیرازی بزرگ (آمیرزا حسن شیرازی) و آقابزرگ (حاج آقا بزرگ خراسانی شاگرد درس اسفار میرزای جلوه) بوده. بعداً پدرم در مشهد مدرس کفایه و مکاسب و اسفار بود.
و معرفی کتاب " القواعد الفقهیه " تألیف آیت الله میرزا حسن موسوی بجنوردی:
فقیهانی که از توان اجتهاد و استنباط بالایی برخوردار بودند و همواره در برابر آفت غلطیدن به سراب جزئی نگری استنباطی هوشیار بودند توجه بیشتری به موضوع استخراج و تدوین قواعد فقهی داشتند و در نتیجه قواعد فراوانی استخراج و تدوین شده است. در برابر آنان فقیهانی بودند که در دام استنباطات جزئی گیر افتادند و نتوانستند اندیشه اجتهادی خویش را از افقی گسترده بر فقه بتابانند و در پی استخراج و ارائه قواعد کلی باشند و علیرغم محروم ماندن فقه از بسیاری از قواعد کلی قابل استخراج و تدوین از قبیل، قاعده عدالت، حقوق بشر، دفاع از مظلوم، آزادی و اراده انسانی حق محیط زندگی، حق حیوان، حق طبیعت و دهها نظائر آن فقیهان بیشترین توان و فرصت خویش را صرف استنباط مسایل جزئی و در مواردی تکراری میکنند. در چنین فضایی باید کار فقیهانی را که به استخراج و استنباط قواعد و قوانین کلی و قابل کاربرد در بسیاری از مسایل جزئی میپردازند ارج نهاد و محصول تلاششان را در نیکوترین شیوه ممکن ارائه کرد. از زمره این فقیهان ارجمند مرحوم آیت الل ه سیدمحمد حسن بجنوردی است که با گردآوری، تدوین و تبیین بیش از 64 قاعده فقهی کمک شایان توجهی به فقه و فقیهان کرد. وی افزون بر تفسیر و تبیین معنای هر قاعده و موارد کاربرد آنها در فقه به تثبیت و استوارسازی قواعد یاد شده بر پایه کتاب، سنت، اجماع و سیره پرداخت و مجموعه مباحث را در هفت جلد وزیری ارائه کرد.
در بخش گفتگو می خوانید/ نگاهی به حوزه گیلان:
گفتگو با آیت الله عبدالله خالقی خاطرات همراهی با امام (س) در قم و نجف:
از جمله طرح های امام(س) قبل از نهضت برای تربیت علمی طلاب این بوده که از هر استانی حدود ده نفر طلبه ای که برای اجتهاد و استنباط، استعداد دارند انتخاب شوند و بدون اینکه به جایی وابسته باشند با حضور در قم به تحصیل ادامه دهند و در یک سیری زمانی از لحاظ علمی به طور کامل تربیت شوند. این مسئله را آیت الله محفوظی به من خبر دادند. مرحوم سیدکاظم میرعبدالعظیمی، محمدی گیلانی، آسید مجتبی رودباری، امینیان، فیض گیلانی، مرحوم محمد ایمانی، شیخ علی شریعتی، عبدالعظیم یکتا و خود آقای محفوظی جزء این دسته از طلاب و فضلای استان گیلان بودند. من هم در زمرۀ آنها بودم. اما متأسفانه این طرح با شروع نهضت، پیاده نشد. پیشنهاد من به مراجع عظام فعلی این است که همان طرح امام(س) را اجرا نمایند و طلابی را که برای ادارۀ امور زندگی به این در و آن در میزنند شناسایی و ساماندهی کنند. چون اسلام ما اسلام فقاهتی است و ما به فقه و فقیه جامع الشرایط و متخصص، سخت نیازمندیم...
گفتگو با آیت الله زین العابدین قربانی/ موسس حوزه علمیه بین المللی حضرت امیرالمؤمنین :
ما زندان می رفتیم در حالی که برخی سر سفره گرم و نرم آخوندی بودند .... تصمیم گرفتم این مدرسه را بسازیم تا هم طلاب در فصول مختلف این جا درس بخوانند و هم از آسیای میانه به این جا بیایند. لذا حوزه بین المللی حضرت امیرالمؤمنین را راه اندازی کردیم... بین المللی است به این جهت که حداقل صد طلبه از آسیای میانه داریم. از لحاظ ساختمانی نه تنها در ایران که در دنیا مدرسه ای با این عظمت وجود ندارد. 70هزار متر زیربنا دارد که الان 27هزار مترش آماده شده. بعد کتابخانه عظیمی دارد. همه کتاب هایم را وقف آن جا می کنم. از آقای گیلانی خواستیم کتاب هایش را وقف این جا کند. بعضی از دوستان دیگر من کتاب هایشان را به این جا می دهند. اگر یک علامه طباطبایی از این جا دربیاید برای من بس است...
گفتگو با آیت الله سید مجتبی رودباری / درباره خاطراتش از امام و ارتباط علمای گیلان با امام و انقلاب :
من همیشه می گویم این مردم خیلی زرنگ اند. آن ها ریزه کارهای ما را می بینند. لذا به طلبه ها می گویم متوجه خودتان باشید. نکند کاری کنید که مردم از دین برگردند. به قول عرب ها «دیر بالک». متوجه خودتان باشید. البته طبیعی است علما باید در سراسر کشور پخش شوند. «ولینذروا قومهم إذا رجعوا» همین است. اصلاً این را قرآن ابداع می کند. یک عمر در قم بودن یا در نجف السلام علیک یا امیرالمؤمنین گفتن چه فایده ای دارد. کسی که عالم است باید افاضات علمی داشته باشد. زکات العلم نشره. باید علمش را نشر دهد. حتما وظیفه دارد. لذا حضرت آیت الله خامنه ای مسئله هجرت را مطرح کرد. واقعاً مسئله هجرت لازم است و باید باشد.
در بخش مقالات می خوانید:
شیخ انصاری، نگین فقاهت / زندگی نامه شیخ به مناسبت 18 جمادی الثانی سالگرد درگذشت ایشان:
از ویژگی های شیخ انصاری روحیه به شدت محتاط و سختگیرانه اش در اظهارنظرهای دینی و فقهی بود. توصیه استاد بزرگوارش به او در این خصوص خواندنی است، آنجا که به او سفارش اکید میکند: «یا شیخ! قلل من احتیاطک! فانالشریعه سهله سمحه» «ای شیخ! کمتر احتیاط کن! شریعت بسیار سهل و آسان است.» (زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، نوشته حجتالاسلام مرتضی انصاری، ص 96) روش استدلالی و ماهرانه وی مجتهدپرور و چالشبرانگیز بود. خلاقیتهای شگرف این فقیه ایرانیالاصل توانست روزنههای جدیدی در علم فقه و اصول فقه بگشاید. او توانست کار دشوار وحید بهبهانی را در منزوی کردن جریان اخباریگری تمام کند و اصولگرایی را به اوج اقتدار برساند. دفاع قاطع وی از عقلگرایی در برداشت احکام شریعت، جریان حدیثگرا و حدیث محور را تاکنون به انزوا رانده است. همچنین او را میتوان پایهگذار مکتبی فقهی - اصولی دانست که امروزه آن را به عنوان «مکتب نجف» میشناسیم. مکتبی که به موشکافیها و پیچیدگیهای اصولی شهره است و علاقه فراوانی به خلاقیت و نوآوری در علم اصول و قواعد فقهی دارد.
چراغ هدایت/به مناسبت بیستم جمادی الثانی سالروز میلاد حضرت زهرا و روز زن:
اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه (علیها السلام) را درک کنیم و به گوشهای از آن پی ببریم، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم؛ چه آنجا که استوارترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری میکند، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار میسازد و یا در مجالی که در آن خطبه، امامت را شرح مختصری میدهد. جای جای این خطبه و احتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریع احکام، خود سندی محکم بر اقیانوس بیکران علم اوست که متصل به مجرای وحی است (قسمتی از این خطبه در فراز آخر مقاله خواهد آمد). از دیگر شواهدی که به آن وسیله میتوان گوشهای از علو مقام فاطمه (علیها السلام) را درک نمود، مراجعه زنان و یا حتی مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار میباشد که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است. همچنین استدلالهای عمیق فقهی فاطمه (علیها السلام) در جریان فدک، به روشنی بر احاطه فاطمه (علیها السلام) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت مینماید.
و سلسله مقالات امتیازات، کاستی ها و چالش های نظام حوزوی
برای مشاهده مطالبب این شماره بر روی لینک دانلود در بالای صفحه کلیک نمایید.