پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

پرتوی بر تفسیر عارفانه کشف الاسرار

دلیل راه -8

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران : ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریف‌ترین ماه‌های سال است. در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته می‌شودو عبادت در یکی از شب‌های آن (شب قدر )بهتر از عبادت هزار ماه است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ای بندگان خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماه‌ها است؛ روزهایش بهترین روزها، شب‌هایش بهترین شب‌ها و ساعاتش بهترین ساعات است. بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید. در این ماه، نفس‌های شما تسبیح، خواب شما عبادت، عمل‌هایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است.»
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی یادگار گرامی امام راحل به برکت ایام مبارک ماه رمضان سلسله نوشتاری را در اختیار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران قرار داده اند که از امروز تا پایان ماه مبارک رمضان تقدیم خوانندگان وکاربران گرامی و علاقمندان اهل بیت (ع) و دوستداران بیت امام خمینی (س) می کند ،باشد تا در این راه قدمی هرچند کوچک برداشته باشد .
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در این نوشتار آنچنان که خود نوشته است : "نگارنده را امسال فراغتی حاصل شد تا کتاب شریف کشف الاسرار نوشته ابوالفضل رشید الدین میبدی را به مطالعه برگیرد و از همین رو بر آن شدم که گوشه هایی از آن را که موافق طبع ایام روزه داری است،خدمت برادران و خواهران تقدیم کنم و به فراخور مطالب آن از تفاسیر و متون دیگر اسلامی بهره گرفته و آن را ضمیمه نوشتار کنم.
"بخشهای قبلی این سلسله نوشتار که با عنوان "دلیل راه "منتشر می شود،روزهای گذشته منتشر شد؛اینک بخش هشتم تقدیم می شود :


فصل چهارم
و سقاهم ربهم شراباً طهوراً

در عبارت میبدی به آیات ارزشمند سوره انسان اشاره شده بود. در این سوره می خوانیم:
وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ﴿۸﴾ إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا ﴿۹﴾ إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا ﴿۱۰﴾ فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا ﴿۱۱﴾ وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیرًا ﴿۱۲﴾ مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا ﴿۱۳﴾ وَدَانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا ﴿۱۴﴾ وَیُطَافُ عَلَیْهِم بِآنِیَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَکْوَابٍ کَانَتْ قَوَارِیرَا ﴿۱۵﴾ قَوَارِیرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِیرًا ﴿۱۶﴾ وَیُسْقَوْنَ فِیهَا کَأْسًا کَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلًا ﴿۱۷﴾ عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلًا ﴿۱۸﴾ وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا ﴿۱۹﴾ وَإِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَمُلْکًا کَبِیرًا ﴿۲۰﴾ عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ﴿۲۱﴾
دکتر ابوالقاسم امامی این آیات را چنین ترجمه کرده است: «خوردنی را با دوست داشتن اش، به بی نوا و یتیم و بندی خورانند . ما شما را تنها برای خدا می خورانیم و از شما پاداش یا سپاسی نخواهیم . ما از پروردگار خویش و از آن روزِ گرفته و در هم رفته می ترسیم . پس، خدا از بدی آن روز نگاه داشت شان و خرّمی و شادی دادشان . و به شکیبی که کرده اند، به پردیس و پرنیان پاداش دادشان . در آن، پشت به تخت ها داده اند و نه در آن آفتابی بینند و نه سرمایی . سایه هایش بر سرشان است و میوه هایش رام چیدن است . بر آن جام های سیمین و سبوهایی گردانند که آبگینه اند . آبگینه هایی از سیم که درست بر اندازه ساخته اند . در آن، جامی می نوشانندشان، که آمیزه اش زنجبیل است . چشمه ای که نام آن سلسبیل است . پسرانی هماره جوان به گردشان می چرخند که چون بینیشان، مرواریدهای پراکنده پنداریشان . چون به آن جا نگری، نواختی و کشوری بزرگ بینی . بر تنشان جامعه هایی است سبز از دیبای نازک و ستبر، و به دستواره های سیمین آراسته اند و پروردگارشان از باده ای پاک نوشانده است شان.»
آیات چنانکه در تفاسیر به آن اشاره شده است درباره امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) و فاطمه زهرا (س)وارد شده است. چنانکه سبزواری در ارشاد الاذهان می نویسد: «مسلمانان اجماع دارند بر این که مراد از ابرار در این آیات: علی، فاطمه، حسن و حسین(ع)هستند. این آیات در حق آن ها و نه غیر ایشان نازل شده است. پس این گروه از ابرار هستند که در آخرت از کاسه ای می نوشند که در آن شراب طهور است.» (ارشاد الاذهان، سبزواری نجفی، ص584)
شأن نزول آیه، چنانکه از روایت ابن عباس استفاده می شود چنین است: «ابن عباس (رضی الله عنه) گوید: حسن و حسین بیمار شدند، رسول خدا با جمعی از یاران عیادتشان کرد، همراهان پیغمبر گفتند یا ابا الحسن خوبست برای فرزندانت نذر کنی. علی و فاطمه و کنیزشان فضه نذر کردند هر گاه دو فرزندشان از بیماری بهبود یابند، سه روز پیاپی روزه بدارند. چون از بیماری بهبودی یافته، بستر را ترک گفتند، علی از شمعون خیبری یهودی سه صاع (کاسه) جو، وام گرفت، فاطمه یک صاع آن را آسیا کرد و به تعداد (روزه داران) پنج قرص نان طبغ نموده، هنگام افطار در مقابل آنان نهاد تا افطار کنند، ناگاه سائلی بر در خانه ایستاده، گفت: السلام علیکم یا اهل بیت محمد مسکین مِن مساکین المسلمین اطعمونی اطعمکم الله من موائد الجنة. درود بر شما ای خاندان محمد، بینوایی از بینوایان مسلمینم مرا اطعام کنید خداوند شما را از غذاهای بهشتی اطعام کند. در این موقع همه، نان های خود را به او دادند و چیزی جز آب نه چشیده، شب را روزه دار صبح کردند، وقتی روز دوم به آخر رساندند، نان ها را در برابر خود نهاده بودند که یتیمی بر در خانه ایستاد، باز او را بر خود مقدم داشتند و روز سوم اسیری بر آن ها وارد شد و مانند روز های قبل با او نیز رفتار کردند، چون صبح (روز چهارم) فرا رسید، علی دست حسین و حسین را گرفت و متوجه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شد هنگامی که پیغمبر آن ها را دید مانند جوجه ای که از تخم بیرون آمده باشند، از شدت گرسنگی بخود می لرزند، گفت: «ما أشدّ ما یسوؤنی ما أری بکم» من تا چه حد ناراحت می شوم که شما را بدین حالت بنگرم؟ آن گاه برخاست و با آن ها بیرون رفت، فاطمه را در محراب عبادتش دید، شکم بر پشت چسبیده و حدقه ها، در گودی چشم فرو رفته، او را این منظره بسیار ناگوار آمد. ناگاه جبرئیل فرود امد، گفت بگیر این را ای محمد! تو را از ناحیه اهل بیت گوارا باد: پس سوره را بر او فرو خواند. (الغدیر، امینی، ج3، ص194 / ترجمه الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج5، ص196)
میبدی ـ با این که عالمی سنی مذهب است ـ این داستان را به گونه ای به نثر در آورده است که مطابق با تقریری است که در تفسیر نورالثقلین از داستان مورد نظر ارائه شده است. اشعاری که در عبارت میبدی می خوانیم نیز همان است که مرحوم حویزی در نورالثقلین به آن پرداخته است.
میبدی می نویسد: «ابن عباس گفت: این آیت در شأن امیرالمؤمنین علی(ع) فرو آمد و خاندان وی. و سبب آن بود که حسن و حسین علیهما السلام هر دو بیمار شدند، رسول خدا(ص) به عیادت ایشان شد، با جمعی یاران [همه] گفتند: «یا ابا الحسن لو نذرت علی ولدیک نذراً، اگر نذری کنی بر امید عافیت و شفای فرزندان مگر صواب باشد [و ایشان بهبود یابند]. علی(ع)نذر کرد که اگر فرزندان مرا از این بیماری شفا آید و عافیت بود، شکر آن را سه روز روزه دارم تقرّباً الی الله عزّ و جلّ و طلباً لمرضاته. فاطمه زهرا علیها السلام همین کرد [و] سه روز روز{ نذر بر خود واجب کرد؛ کنیزکی داشتند نام وی فضّه [او نیز] بر موافقت ایشان همین نذر کرد إن بَرَءً سیّدای ممّا بهما، صمت لله ثلاثة ایّام شکراً [اگر دو سید من ـ حسن و حسین(ع) ـ از آن چه به آن مبتلا شده اند بهبود یابند، سه روز به شکرانه روزه می گیرم] پس رب العالمین ایشان را عافیت و صحت داد، و ایشان به وفاء نذر باز آمدند و روزه داشتند؛ و در خانه ایشان هیچ طعام نه [بود] که روزه گشایند. علی مرتضی(ع) از جهودی خیبری، نام وی شمعون، قرض خواست. آن جهود سه صاع جو به قرض به وی داد. فاطمه زهرا علیها السلام از آن جو یک صاع به آسیا دست، [آسیاب دستی] آرد کرد و پنج قرص از آن بپخت. وقت افطار فرا پیش نهادند تا خورند. مسکینی بر در سرای آمد آن ساعت و گفت: السلام علیکم یا اهل بیت محمد، مسکین مِن مساکین المسلمین، اطعمونی اطعمکم الله من موائد الجنّة [ای اهل بیت محمد، سلام بر شما، مسکینی از مسکین های مسلمان هستم، مرا اطعام کنید تا خدا شما را از مائده های بهشتی اطعام کند.] سخن درویش به سمع علی(ع) رسید، علی(ع)روی فرا فاطمه علیها السلام کرد، [و] گفت:
فاطم ذات المجد و الیقین یا بنت خیر الناس اجمعین
اما ترین البائس المسکین قد قام بالباب له حنین
یشکوا الی الله و یستکین یشکو الینا جایع حزین

[ای فاطمه صاحب شکوه و یقین/ ای دختر بهترین مردمان جهان / آیا نمی بینی درمانده مسکین را / با حالتی حزین درب خانه ایستاده / به خدا شکوه برده و مکنت می طلبد / شکایت به سوی ما آورده از گرسنگی و اندوه]
فاطمه علیها السلام او را جواب داد:
امرک یا بن عمّ سمع طاعة ما بی من لوم و لا ضراعة
ارجو اذا اشبعت ذا مجاعة الحق بالاخیار و الجماعة
و ادخل الخلد و لی شفاعة

[بفرمان توأم ای پسر عمو با تمام وجود / بدون هیچ گونه سرزنش و حقارت / امید دارم آن زمان که گرسنه ای را سیر می کنم / به نیکان و پاکان ملحق شوم / به بهشت وارد شوم و صاحب مقام شفاعت گردم]
آن گه طعام که پیش نهاده بود، جمله به درویش دادند، و بر گرسنگی صبر کردند؛ تا دیگر روز فاطمه علیها السلام صاعی دیگر جو، آرد کرد و از آن نان پخت. چون شب در آمد، وقت افطار در پیش نهادند؛ یتیمی از اولاد مهاجران بر در بایستاد. گفت: السلام علیکم یا اهل بیت محمد، یتیم من اولاد المهاجرین استشهد والدی یوم العقبة اطعمونی اطعمکم الله من موائد الجنة. [ای اهل بیت محمد سلام بر شما، یتیمی از اولاد مهاجرین هستم که پدرم روز عقبه شهید شد، مرا اطعام کنید تا خداوند از مائده های بهشتی شما را اطعام کنید] علی(ع) چون سخن آن یتیم شنید، روی فرا فاطمه کرد علیها السلام [و] گفت:
فاطم بنت السید الکریم قد جائنا الله بذا یتیم
من یرحم الیوم فهو رحیم موعده فی جنة النعیم
[ای فاطمه دختر سرور کریمان عالم / خداوند یتیمی را برای ما آورده است / هر کسی امروز بر این یتیم رحم کند پس خدا رحیم و مهربان است / و میعادگاه کمک کننده در بهشت پر از نعیم است]
فاطمه علیها السلام جواب داد:
انّی لاعطیه و لا ابالی و اوثر الله علی عیالی
امسوا جیاعاً و هم اشبالی اصغرهم یقتل فی القتال

[من عطا و کمک می نمایم و باکی ندارم / که خدا را بر خانواده ام ترجیح دادم / آن ها را گرسنه بگذارم در حالی که آن ها خانواده من هستند / و کوچکترین آن ها در جنگ کشته خواهد شد]
همچنان طعام که در پیش بود، جمله به یتیم دادند و خود گرسنه خفتند. دیگر روز آن صاع که مانده بود، فاطمه علیها السلام آن را آرد کرد و به نان پخت و به وقت خوردن، اسیری بر در سرای ایستاد گفت: السلام علیک یا اهل بیت النبوة اطعمونی اطعمکم الله من موائد الجنة [سلام بر شما ای اهل بیت نبوت و پیامبری، مرا اطعام کنید تا خداوند از مائده های بهشتی شما را اطعام کند.] آن طعام به اسیر دادند، سه روز بگذشت که اهل بیت علی(ع) هیچ طعام نخوردند و بر گرسنگی صبر کردند و آن ماحضر که بود ایثار کردند، مرد درویش را و یتیم را و اسیر را، تا رب العالمین در شأن ایشان آیه فرستاد: و یطعمون الطعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیرا» (کشف الاسرار، میبدی، ج10، ص319)
علامه امینی در کتاب الغدیر، پس از آن که به مخالفت های شدید ابن حزم با شیعه اشاره می کند، برخی از سخنان ابن حزم را نقل کرده است. ابن حزم به عنوان هشتمین اشکال بر شیعیان گفته است: «رافضیان آیه و یطعمون الطعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیرا را به علی (ع) تأویل می کنند، و این تأویل نزد ما مورد قبول نیست زیرا شمول و ظهور آیه، هر کس را که اطعام طعام کند می گیرد.
مرحوم علامه امینی می نویسد: «پاسخ: کسی که به شیوه استدلال مسخره و مضحک این مرد واقف گردد می تواند دروغ پردازی های دیگرش را نیز دریابد. او گمان کرده به مجرد نسبت تأویل به رافضیان دادن و آن را دروغ و نادرست خواندن، در ارزش حدیثی که ذیل آیه شریفه رسیده، منقصتی وارد ساخته است. در حالی که او خود می داند گروه بسیاری از پیشوایان تفسیر و حدیث، آن را روایت کرده و در کتب حدیث خود ثبت کرده اند، و اگر عذرش نادانی و بی خبری از آن حدیث است، این خود مصیبت بزرگی است.
حافظ ابو محمد عاصمی کتابی در دو جلد به نام زین الفتی در تفسیر سوره هل أتی تدوین کرده کتابی بزرگ، مجلل و پرمغز، که نشانه فضل نویسنده و گسترش اطلاعات حدیث شناسی او، و نمودار قدرت کامل او در علم کلام و تحقیقات مذهبی است. هر چند در گوشه و کنار آن اشتباهاتی متناسب با مذهب خود و روش ملّتش دارد. شاید هم ابن حزم فکر کرده او نیز رافضی است و حرفش مورد قبول نیست؟ و یا می گوید او شرایط صحت حدیث را نمی داند؟ یا معتقد است هر چیزی موافق رافضیان باشد هر چند با صحیح ترین اسانید نقل شود، مورد قبول نیست؟ در هر صورت حدیثِ ذیلِ آیه را [حدیث ابن عباس]، این عده نقل کرده اند:
یک. ابوجعفر اسکافی متوفی 240 هجری قمری: او در رساله ای که در ردّ جاحظ نوشته گوید ما مثل امامیه نیستیم که هواداری از اشخاص، ما را به انکار مسائل مسلم وا دارد، بلکه به عکس ما تردید نداریم که احدی از صحابه پیغمبر برتر از علی بن ابیطالب نمی باشد. اما دیگر چیزها را منکر نیستیم... (تا آنجا که گوید): اما انفاق علی، متناسب با حال و وضع درویشی اش بود، و او کسی است که در راه خدا مسکین و یتیم و اسیر را غذا داد و درباره همسر و دو فرزندانش یک سوره کامل نازل گردیده است؛
دو. حکیم ابوعبدالله محمد بن علی ترمذی که تا سال 285 هجری قمری در قید حیات بوده آن را در کتاب خود، نوادر الاصول ص64 آورده است؛
سه. حافظ محمد بن جریر طبری متوفی 310 هجری قمری آن را در علت نزول سوره هل أتی نقل کرده چنانکه در الکفایة آمده است؛
چهار. شهاب الدین ابن عبد ربّه مالکی متوفی 328 هجری قمری در عقد الفرید ج3، ص43 ـ 47 حدیث احتجاج مأمون خلیفه عباسی را بر چهل نفر از دانشمندان یاد کرده و در آن جا می گوید: مأمون گفت: یا اسحاق آیا قرآن می خوانی؟ گفتم: بلی، گفت: برای من بخوان ـ هل أتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئاً مذکوراً. من خواندم تا رسیدم به و یشربون من کأس کان مزاجها کافوراً تا قول خدای تعالی و یطعمون الطعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و أسیراً مأمون گفت اجازه بده، آیا درباره چه کسی این آیات فرو آمده، گفتم: درباره علی(ع). گفت: آیا تو می دانی وقتی علی(ع) مسکین و یتیم و اسیر را اطعام می کرد انما نطعمکم لوجه الله گفت؟ و آیا شنیده ای خدا در قران کسی را توصیف کند چنانکه از علی(ع) توصیف کرده است؟ گفتم: نه، گفت: راست گفتی زیرا خدای بزرگ سیرت و احوال علی را می دانست.
پنج. حاکم نیشابوری متوفی 405 هجری قمری در مناقب فاطمه علیهاالسلام این آیه را آورده چنانکه در کفایه آمده است؛
شش. حافظ ابن مردویه ابوبکر اصفهانی متوفی 416 هجری قمری در تفسیرش از گروهی حکایت کرده، و آلوسی در روح المعانی پس از نقل او، گفته است این خبر مشهور است؛
هفت. ابو اسحاق ثعلبی متوفی 427 یا 437 هجری قمری در تفسیر خود کشف البیان؛
هشت. ابوالحسن واحدی نیشابوری متوفی 468 هجری قمری در تفسیرش به نام البسیط و اسباب النزول، ص331؛
نه. حافظ ابوعبدالله محمد بن فتوح ازدی اندلسی مشهور به حمیدی متوفی 488 هجری قمری در فوائدش این حدیث را ذکر کرده است؛
ده. ابوالقاسم زمخشری متوفی 538 در کشّاف ج2، ص511؛
یازده. اخطب الخطبا خوارزمی متوفی 568 در مناقب ص180؛
دوازده. حافظ ابو موسی مدنی متوفی 581 هجری قمری در الذیل چنانکه الاصابة نقل کرده است؛
سیزده. ابوعبدالله فخر الدین رازی متوفی 606 هجری قمری در تفسیرش ج8، ص276؛
چهارده. ابو عمرو عثمان بن عبدالرحمن معروف به ابن صلاح شهرزوری شرخانی متوفی 643 هجری قمری بر طبق نقل الکفایة؛
پانزده. ابوسالم محمد بن طلحه شافعی متوفی 652 هجری قمری در مطالب السئول ص31. او پس از ذکر حدیث، گوید: امام ابوالحسن علی بن احمد واحدی و غیر او از ائمه تفسیر این حدیث را روایت کرده اند، آن گاه گفته: چه عبادتی از این بهتر و چه منقبت و فضیلتی بالاتر از اطعام طعام، با نیاز شدید نسبت به آن، می توان یافت و هر گاه چنین نبود، این داستان تا این درجه عظمت پیدا نمی کرد و ارزشش بالا نمی گرفت و خدای بزرگ درباره آن به رسولش آیات قرآن فرو نمی فرستاد. و او را شعری است در صفحه 8 کتابش آورده:
هم العروة الوثقی لمعتصم بها مناقبهم جائت بوحی و انزال
مناقب فی الشوری و سورة هل أتی و فی سورة الاحزاب یعرفها التالی
و هم أهل بیت المصطفی فودادهم علی الناس مفروض بحکم و اسجال
آنان برای کسی که بدان ها متوسل می شوند، دستاویزهای محکم اند که مناقبشان از راه وحی و الهام رسیده است / مناقب و فضائلی که در سوره شوری و هل أتی و احزاب، تلاوت کنندگان قرآن می شناسند / آنان اهل بیت مصطفی(ص) می باشند و دوستی آن ها به حکم الهی در منشور قرآن الزامی است.
شانزده. ابوالمظفر سبط ابن جوزی حنفی متوفی 654 هجری قمری در تذکره خود از طریق بغوی و ثعلبی آن را نقل کرده و بر جدش ابن جوزی که آن را در ردیف حدیث های مجعول می شمرده، ایراد گرفته و پس از آن که سندش را از ضعف پیراسته، گوید من از سخن جدم و از انکاری که او از این حدیث کرده در شگفتم. و در کتاب المنتخب گوید: ای دانشمندان علم دین، آیا می دانید چرا علی و فاطمه(ع) ایثار کردند، و اجازه دادند آن دو کودک حسن و حسین(ع)با وجود گرسنگی ایثار کنند؟ آیا رمز این مطلب بر آنان پوشیده بود؟ این کار نسبت به آن دو کودک دلیلی نداشت مگر که قبلاً نیروی شکیب آن ها را آزموده باشند، و گرنه شاخسارهای درخت رحمت الهی و پاره های تن فاطمه، را این چنین آزرده نمی ساختند؛
هفده. عزالدین عبدالحمید مشهور بن ابن ابی الحدید معتزلی متوفی 655 در شرح نهج البلاغه ج3، ص257؛
هجده: حافظ ابوعبدالله کنجی شافعی متوفی 658 هجری قمری در الکفایة. وی پس از ذکر حدیث گوید: حافظ ابوعبدالله حمیدی در فوائدش چنین روایت کرده و ابن جریر طبری در سبب نزول هل أتی از این گسترده تر روایت کرده است. من شنیده ام حافظ علامه ابوعمرو عثمان بن عبدالرحمن معروف به ابن صلاح در درس تفسیر سوره «هل أتی» این حدیث را مطرح و درباره آن گفته است: این سائلان فرشتگان خدای رب العالمین بودند و منظور از آن امتحانی برای اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بود. و در مکه از شیخ حرم بشیر تبریزی در درس تفسیر شنیدم که می گفت سائل اول جبرئیل، و سائل دوم میکائیل، و سائل سوم اسرافیل بوده است؛
نوزده. قاضی ناصر الدین بیضاوی متوفی685 هجری قمری در تفسیر خود ج2، ص571؛
بیست. حافظ محب الدین طبری متوفی 694 هجری قمری در ریاض النضرة ج2، ص207-227 و در آن جا گوید: این عقیده حسن و قتاده نیز می باشد؛
بیست و یک. حافظ ابومحمد بن ابی حمزه ازدی اندلسی متوفی 699 در بهجة النفوس ج4، ص225؛
بست و دو. حافظ الدین نسفی متوفی 701 یا 710 هجری قمری در تفسیری که در حاشیه تفسیر خازن ج4، ص458 دارد در سبب نزول آیه، حدیث را روایت کرده و دیگر چیزی بر آن نیفزوده است؛
بیست و سه. شیخ الاسلام ابو اسحاق حمویی متوفی722 هجری قمری در فرائد السمطین؛
بیست و چهار. نظام الدین قمی نیشابوری در تفسیرش که در حاشیه طبری ج29، ص112 دارد، و در آن جا گوید: واقدی در البسیط و زمخشری در کشّاف حدیث را ذکر کرده اند و مورد اتفاق امامیه است که تمام این سوره (مخصوصاً آیات مورد بحث)، درباره اهل بیت پیغمبر، نازل گردیده است. آن گاه حدیث اطعام طعام را نقل کرده، گوید: روایت شده سائل در این شب ها جبرئیل بود، و بدین وسیله می خواسته آن ها را به اذن خدا بیازماید.
بیست و پنج. علاء الدین علی بن محمد خازن بغدادی متوفی 741 هجری قمری در تفسیرش ج4، ص358 اول اشاره به نزول آیات درباره علی علیه السلام کرده، آن گاه حدیث را نقل نموده سپس گوید: می گویند آیه نسبت به هر کسی که اطعام طعام کند، عمومیت و شمول دارد برای تضعیف این قول اولاً استناد به قیل (گفته شده) داده و نامی از قائل به میان نیاورده است. ثانیاً شمول آیه را از نظر مفهوم منافاتی با انحصار مصداقش در امیرالمؤمنین علیه السلام ندارد؛
بیست و شش. قاضی عضد ایجی متوفی 756 هجری قمری در المواقیت ج3، ص278؛
بیست و هفت. حافظ ابن حجر متوفی 852 در الاصابة ج4، ص387 حدیث را از طریق ابن موسی در الذیل نقل کرده و ثعلبی در تفسیر سوره هل أتی نقل از مجاهد از ابن عباس آن را آورده است؛
بیست و هشت. حافظ جلال الدین سیوطی متوفی 911 هجری قمری در الدرّ المنثور ج6، ص299 از طریق ابن مردویه.
بیست و نه. ابوسعود عمادی محمد بن حنفی متوفی 982 هجری قمری در تفسیرش در حاشیه تفسیر رازی ج8، ص318؛
سی. شیخ اسماعیل بروسی متوفی 1137 هجری قمری در تفسیر روح البیان ج10، ص268-269؛
سی و یک. شوکانی متوفی 1173 هجری قمری در تفسیر خود به نام فتح القدیر ج5، ص338؛
سی و دو. استاد محمد سلیمان محفوظ در کتاب اعجب ما رأیت، ج1، ص10. و گفته است این حدیث را اهل تفسیر روایت کرده اند؛
سی و سه. سید شبلنجی در نور الابصار، ص12-14؛
سی و چهار. سید محمود قراغولی بغدادی حنفی در جوهرة الکلام، ص56.» (ترجمه الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج5، ص190)
اکنون که سخن به ذکر مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام رسید بجاست که شمّه ای از فضائل مولی الموحّدین را ـ به صورت تلخیص شده ـ از کتاب حدیقة الشیعة نوشته مرحوم محقق اردبیلی رحمه الله، مرور کنیم و عبادت این ماه را که به شرافت وجود او نیز مزیّن است، به حکم «ذکر علی عبادة»{1} تکمیل نماییم.
پیش از آن که کلام محقق اردبیلی را مرور نماییم به مطلبی که میبدی در ذکر فضیلت امام المتقین علی بن ابی طالب نگاشته است، توجه نماییم. میبدی درباره فضائل سلیمان علی نبینا و آله و علیه السلام می نویسد: «قوله: إذ عرض علیه بالعشیّ ... این آیت به آیت اول متصل است، یعنی: نعم العبد اذ عرض علیه. سلیمان نیک بنده ای است که در راه خدا آن همه [چیز] فدا کرد و دل از آن زینت و آرایش دنیا برداشت و به عبادت الله پرداخت، لاجرم، ربّ العزّة او را بِه از آن عوض داد، به جای اسبان [اسب ها] باد را مرکب او ساخت و به سبب آن اندوه که به وی رسید بر فوت عبادت، فریشته قرص آفتاب از مغرب بازگردانید از بهر وی، تا نماز دیگر به وقت خویش بگزارد و آن، وی را معجزه ای گشت، و چنانکه این معجزه از بهر سلیمان پیغامبر پیدا گشت، در این امت از بهر امیرالمؤمنین علی بن الی طالب علیهما السلام از روی کرامت پیدا گشت.
در خبر است که مصطفی صلوات الله و سلامه علیه سر بر کنار علی نهاد و بخفت، علی علیه السلام نماز دیگر نکرده بود، نخواست که خواب بر رسول قطع کند، مرد عالم بود گفت: نماز طاعت حق و حرمت داشت رسول، طاعت حق. همچنان می بود تا قرص آفتاب به مغرب فرو شد. مصطفی صلی الله علیه و آله از خواب درآمد، علی گفت: یا رسول الله وقت نماز دیگر فوت شد و من نماز نکردم، رسول گفت: ای علی چرا نماز نکردی؟ گفت: نخواستم که لذت خواب بر تو قطع کنم، جبرئیل آمد که یا محمد حق تعالی مرا فرمود تا قرص آفتاب را از مغرب باز آرم تا علی نماز دیگر به وقت بگزارد. بعضی یاران گفتند: قرص آفتاب را چندان باز آورد که شعاع آفتاب دیدیم که بر دیوارهای مدینه می تافت. [من لا یحضره الفقیه، ج1، ص203]» (کشف الاسرار، میبدی، ج8، ص360)

پی نوشت :‌

1 . مستدرک الوسائل، نوری، ج5، ص283.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.